چکیده

The purpose of this research is to study discordant females regarding the comparison of the effectiveness of Bowen systematic and solution-focused counseling on reducing the risk of divorce, burnout and marital discord. The reseach design is quasi-experimental employing multiple groups pretest-posttest. The participants consisted of all women attending in Justice Depertment of Ardabil for divorce in 2016. The participants included 45 discordant women (divorce applicants) who were selected through convenience sampling method and were assigned to three groups (two experimental groups and one control group). The marital burnout questionnaire, marital instability index (MII), and Beier-Sternberg discord questionnaire (DQ) were used for data collection. Bowen systematic counseling and solution-focused counselig were provided for experimental groups in 7 sessions of an hour and  a half each. Whereas, the control group did not receive any intervention. The results of the analysis of variance and Duncan's post hoc test showed that solution-focused counseling was more effective than Bowen systematic method in reducing divorce risk, burnout, and marital discord (p < 0.05). These results can be a strong for applying the priority of solution-focused counseling method to reduce the risk of divorce, burnout and marital discord among discordant women, thereby preventing family breakdown; this method can also be used to prevent marital conflicts. 

مقایسه اثربخشی مشاوره سیستمی بوئن و راه حل محور بر کاهش خطر طلاق، دلزدگی و ناسازگاری زناشویی در زنان ناسازگار

هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مشاوره سیستمی بوئن و راه حل محور بر کاهش خطر طلاق، دلزدگی و ناسازگاری زناشویی در زنان ناسازگار بود. طرح پژوهش شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون چندگروهی بود. جامعه آماری تمام زنانی را شامل می شد که به منظور انجام طلاق در سال 1395 به دادگستری شهر اردبیل مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش 45 زن ناسازگار (متقاضی طلاق) بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) گمارده شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه دلزدگی زناشویی، پرسشنامه بی ثباتی ازدواج (MII) و ناسازگاری بیر- استرنبرگ (DQ) استفاده شد. برای گروه های آزمایشی مشاوره سیستمی بوئنی و مشاوره راه حل محور در 7 جلسه یک و نیم ساعته برگزار شد. در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. نتایج آزمون تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی دانکن نشان داد که روش مشاوره راه حل محور نسبت به روش سیستمی بوئن در کاهش خطر طلاق، دلزدگی و ناسازگاری زناشویی اثربخشی بیشتری دارد (0/05>p). این نتایج می تواند پشتوانه ای قوی برای بکارگیری اولویت روش مشاوره راه حل محور در کاهش خطر طلاق، دلزدگی و ناسازگاری زناشویی در زنان ناسازگار باشد تا بدین وسیله علاوه بر مانع شدن از فروپاشی بنیان خانواده، می-توان از این روش جهت پیشگیری از اختلافات و تعارضات خانوادگی نیز استفاده نمود.

تبلیغات