آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

موضوع نمای ساختمان های مسکونی از این حیث حائز اهمیت است که به عنوان اولین و تاثیرگذارترین بخش ساختمان های مسکونی، همه افراد جامعه با آن در ارتباط هستند، زمینه گرایی نیز دیدگاهی است که به ویژگی های خاص یک مکان و بکارگیری آن در طراحی معاصر اشاره دارد که از سایت و زمینی که در آن واقع شده است شروع می شود و در سطح واحد همسایگی و محله مطرح می گردد و در واقع به معنی ایجاد هماهنگی میان ساختمان های مجاور و بستر طراحی است. هدف از این پژوهش بازشناسی الگو و شیوه های نماسازی موجود در شهر و بکارگیری این اجزا برای طراحی الگوی نمای زمینه گراست. با مشاهده روندی که امروزه در حوزه نماهای مسکونی در جریان است و سبب بوجود آمدن نماهای فاقد ارزش و تاثیر نامطلوب بر منظر شهری شده است، ضرورت طراحی زمینه گرا مشخص می شود. این مقاله به تدوین و پالایش شاخص های زمینه گرایی بر روی چهار نمای طراحی شده با این رویکرد به کمک روش دلفی و روش سلسله مراتبی می پردازد که در ابتدا به جمع آوری شاخص های زمینه گرایی به وسیله تیم طراحی پرداخته می شود که این شاخص ها به چهار دسته کلی ابعاد کالبدی، عملکردی، اقلیمی و اجتماعی- فرهنگی تقسیم شده اند و به منظور ارزیابی نماهای طراحی شده به وسیله این شاخص های کیفی، پژوهشگر به جمع آوری آراء حلقه ای ده نفره از متخصصان در زمینه معماری به روش دلفی پرداخته است که در دو مرحله بصورت پرسشنامه باز و پرسشنامه بسته انجام شده و داده های حاصل از توافق نیز به کمک روش سلسله مراتبی یا AHP مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد نما با رویکرد تلفیق معماری گذشته و امروزی دارای بیشترین آراء در سه بعد کالبدی، عملکردی و اجتماعی- فرهنگی در میان چهار دسته کلی و همچنین نسبت به سایر نماها است که به عنوان الگویی برای طراحی نمای زمینه گرا پذیرفته شده است.

تبلیغات