آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۳

چکیده

یکی از مسائل مهم مطرح در باستان شناسی، تشخیص و تبیین مرزبندی های فرهنگی بر اساس توزیع مواد فرهنگی است. در این پژوهش با بهره گیری از نتایج مطالعات میدانی محوطه موره کن در درّه هُلیلان، مطالعات کتابخانه ای و شیوه توصیفی-تحلیلی به تبیین مرزبندی های فرهنگی درون منطقه ای حوزه زاگرس مرکزی در دوره مفرغ میانه پرداخته شد. نتایج تحقیق حاکی از این است که محوطه موره کن استقرارگاه کوچ نشینی شاخصی است که در حوزه چراگاه های زمستانی شکل گرفته است و حاوی نهشت های فرهنگی مهمی از دوره مفرغ می باشد. در دوره مفرغ میانه تفاوت های مهمی در سبک سفال رایج در زیستگاه های درّه هُلیلان نسبت به سبک سفال در محوطه های کوچ نشینی دامنه های جنوبی درّه هُلیلان دیده می شود. زیستگاه های درّه هُلیلان با گروه درّه های بخش شمالی حوزه توزیع سنّت سفال منقوش یکرنگ گودین III کشش و همگرایی داشته و به نظر می رسد حاشیه جنوبی درّه هُلیلان، چراگاه زمستانی گله داران متحرک مناطق پیشکوه بوده است. درّه های حوزه زاگرس مرکزی در دوره مفرغ میانه را می توان به دو گروه منطقه بندی کرد: گروه اول، درّه های در امتداد محور شرقی - غربی و در راستای مسیر ارتباطی جاده خراسان بزرگ را در بر می گیرد. به نظر می رسد جاده خراسان بزرگ و تماس هایی که به واسطه آن شکل گرفته، نقش اصلی را در پیوندهای درون منطقه ای این حوزه داشته است. گروه دوم، درّه های در امتداد محور شمالی - جنوبی نواحی پیشکوه شرقی و پیشکوه غربی به علاوه درّه نهاوند در شرق کوه گرین را شامل می شود. احتمالً زندگی کوچ نشینی نقش مهمی در برقراری پیوندهای درون منطقه ای در این قسمت از زاگرس مرکزی داشته است.

تبلیغات