چکیده

یکی از مسائل اختلافی در علم اصول، مسئله استعمال لفظ در بیش از یک معنا (چندمعنایی) است. خاستگاه این مسئله بیشتر مربوط به الفاظ قرآن کریم است. آیت الله معرفت و آیت الله فاضل به امکان و جواز استعمال لفظ در بیش از یک معنا معتقد هستند. در بحث ظهر و بطن آیات قرآن کریم، آیت الله معرفت، مفهوم عام برگرفته از آیه را با رعایت سه شرط، معنای باطنی آیه می داند. به عقیده ایشان، معانی باطنی در عرض معنای ظاهری و از مصادیق چندمعنایی هستند. دیدگاه آیت الله معرفت درباره معنای باطنی قرآن طرداً و عکساً محل تأمل است. از آن جمله، کشف مفهوم عام که شامل معنای ظاهری و معنای باطنیِ مذکور در روایات است که در برخی آیات متصور نیست. آیت الله فاضل ذو وجوه بودن آیات قرآن «فإن القرآن حمال ذو وجوه» را به مثابه احتمالی در ارتباط بطون قرآن معرفی می کند و بطون هفت گانه را از سنخ معانی گوناگون یک آیه نمی داند. ازاین رو ظاهر و باطن قرآن را از مصادیق بحث چندمعنایی نمی داند. از مهم ترین وجوه تأمل نسبت به دیدگاه ایشان این است که حمل باطن قرآن بر وجوه مختلفی که مفسران با بی توجهی به معنای لغوی، قرائن متصل و منفصل، یا تحمیل یک اعتقاد باطل بر آیات قرآن بیان کرده اند، بسیار بعید است و از محسنات قرآن به شمار نمی آید. در این نوشتار با روش تطبیقی به بررسی دیدگاه آیت الله معرفت و آیت الله فاضل درباره چندمعنایی و ارتباط آن با ظهر و بطن آیات قرآن کریم خواهیم پرداخت.

تبلیغات