چکیده

یورش مغولان به ایران در (616 ق)، یکی از موضوعات مهم در ایران اسلامی-فرهنگی و تداوم مفهوم ایران است. جامعه ی ایرانی به دنبال عبور ازبحران هجوم مغول، سیاست، کارآمدی اقشاردیوان سالار ایرانی و پویایی کارکردهای فرهنگی عناصر ایرانی را درپیش گرفت. یکی از کانون هایی که تداوم مفهوم ایران را بر عهده داشت، شاهنامه های منظوم این عصر، ازجمله مهم ترین آن ها ظفرنامه حمدالله مستوفی است. در این میان دو دیدگاه نسبت به مستوفی وجود دارد نخست آنکه تداوم را به نفع اهل فرهنگ و ادب ایرانی معرفی می کند اما به دیدگاه های مستوفی در خصوص ایران اسلامی- فرهنگی اشاره نمی کند. دوم آنکه ایران را در حکم مفهوم-واژه ای کارآمد و مبین شرایط تاریخی نوظهور به کار می گیرد. اما نگاه به مستوفی چونان یک ایرانی فرهمند از عهد و اندیشه ایران باستان بر یک ایرانی مسلمان فرهمند از ایران اسلامی غالب است. نتیجه این که با توجه به ساختار فنی بحث، توجه دو دیدگاه تنها بر اثبات تداوم مفهوم ایران قرار گرفته است، به طوری که از رویکرد اسلامی-فرهنگی مستوفی غافل مانده اند. لذا این مقاله درصدد است با تبیین این دیدگاه ها پیرامون اندیشه تداوم مفهوم ایران، به روش توصیفی-تحلیلی با بررسی دیدگاه ها و شاهنامه ظفرنامه مستوفی، به رویکرد اسلامی-فرهنگی مستوفی و تأثیرپذیری مغولان از آن پاسخ دهد.

تبلیغات