چکیده

همه گیری کرونا، دولت ها را در موقعیتی بحرانی قرار داد در حالی که آن ها به هیچ وجه منتظر چنین وضعیتی نبودند. این همه گیری، فقط یک خطر بالفعل پزشکی نبوده، بلکه کارآمدی سیاست های دولت ها را هدف گرفته است. در این میان، اتخاذ سیاست های مناسب جهت برخورد با این بحران، بیش از همه به یک مقوله بنیادین باز می گشت: سرمایه اجتماعی. سرمایه اجتماعی و اعتماد سیاسیِ همراه آن، بیش از همه دولت ها را یاری کرده و کمبود آن لطمه اساسی به سیاستگذاری آن ها در مهار بحران همه گیری می زند. در ایران نیز، دولت در وضعیتی نامساعد و بحرانی با این همه گیری مواجه شد، اگرچه در این زمینه بسیاری از دولت ها وضعیتی مشابه داشتند، اما، کاهش سرمایه اجتماعی در ایران، که از بحران هایی پیشین و نزدیک نشئت گرفته بود، کار را برای آن دشوارتر کرد. در این مقاله، ضمن بررسی مقوله سرمایه اجتماعی و اعتماد سیاسی، به نمونه دولت ایران اشاره خواهد شد و این پرسش مطرح خواهد شد که: کاهش سرمایه اجتماعی دولت در ایران، در مسئله همه گیری کرونا، چه عواقبی داشته است؟ و مطابق بررسی ها، این کاهش بیش از هر چیز ناشی از بحران های پیشین، عدم اعتماد سیاسی و ناکارآمدی دولت در سیاستگذاری های کلانِ خود بوده است.

تبلیغات