آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۵

چکیده

روابط روسیه و ترکیه از آغاز قرن 21 و به ویژه پس از به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه از سال 2002، با رشد فزاینده ای روبه رو بوده است. با توجه به گسترش روابط این دو کشور، این مقاله در پی پاسخ به این سؤال است که آیا گسترش روابط اقتصادی میان روسیه و ترکیه در فاصله سال های 2002 تا 2014 به توسعه مناسبات سیاسی دو کشور منجر شده است؟ طرح این سؤال از یک مبنای نظری برخوردار است؛ به این معنی که یکی از مفروض های اصلی نظریه لیبرالیسم آن است که وابستگی متقابل اقتصادی باعث همکاری سیاسی می گردد. پاسخ این مقاله به سؤال اصلی که در قالب فرضیه مطرح شده و به شیوه توصیفی - تحلیلی بررسی می شود، آن است که طی سال های 2002 تا 2014 روابط اقتصادی ترکیه و روسیه، رشد چشمگیری داشته و به موازات آن، همکاری سیاسی میان دو کشور نیز توسعه یافته است؛ اما همگرایی سیاسی ترکیه و روسیه، کمتر از همکاری اقتصادی آن ها تأثیر پذیرفته؛ بلکه بیشتر متاثر از متغیرهایی غیر از عامل اقتصاد و تجارت بوده است. بررسی این فرضیه ما را به این نتیجه می رساند که در تجزیه و تحلیل مناسبات کشورها نمی توان از یک رهیافت نظری بهره گرفت؛ بلکه بر اساس دیدگاه «اجماع پژوهش» باید از رهیافت های مختلفی در تحلیل روابط کشورها استفاده کرد.

تبلیغات