چکیده

شهر اسلامی موجودی زنده است و هر عضوش دارای وظایفی که سلامت و تعامل آن عضو با دیگر اعضا، متضمن انجام آن وظایف است. بناهای شهر اسلامی علاوه بر عملکرد اصلی خود دارای کاربری های فرعی، نامحسوس و مؤید حیات مادی و معنوی شهر هستند. بازمانده این بناها، امروز علاوه بر ارزش های فرهنگی و تاریخی خود، راوی چگونگی زیستِ دوره تسلطِ سنت های اصیل بر حیات انسان اند. بر همین اساس مطالعه هرگونه خاص معماری، شناخت تأثیر عملکرد جاری در آن بنا، بر حیات شهر را در پی دارد. از طرفی روند شتاب زدگی در گذر زمان، طمأنینه را از انسان امروز سلب و نیاز او به پناه بردن به آثار روزگاری که انسان آرام تر زندگی می کرده است را بیشتر کرده است. از آنجا که سؤال اصلی این پژوهش شناخت نقش روایتگری مدارس از حیات علمی شهر اسلامی و همچنین چگونگی بازترسیم آن برای گردشگر امروز است؛ روش انجام تحقیق، روشی تاریخی است که با تفسیر وقایع مربوط به گذشته، نحوه زیست آن زمان را تجزیه و تحلیل می کند. همچنین روش توصیفی در تحلیل و نتیجه گیری از داده ها و مدارک فنی در راستای تبیین روش مواجهه صحیح با مدارس مورد استفاده قرار گرفت. هدف این مقاله فراتر رفتن از پر کردن اوقات فراغت، تفریح و بازدید گذرا در مواجهه با بناها و شهرهای تاریخی است. وقتی بپذیریم که بنا دارای وجوه غیرمادی است که با استمرار زندگی انسان ها در طول زمان در بنا شکل گرفته اند، می توانیم کالبد موجود را راوی آن وجوه بدانیم. به همین دلیل نیز حضور در مدرسه و تعامل با آن، انسان حاضر را به سفری در عمق زمان می برد. بنابراین حضور گردشگر در بنای مدرسه را باید به مثابه نشستن انسان در محضر راوی دانست. روایتی که در آن، مدرسه نظرگاهی است که چشم گردشگر را به حیات سنتی باز می کند.

تبلیغات