آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۴

چکیده

برای خیانت زناشویی می توان دلایل فراوانی برشمرد که آسیب های دوران کودکی می تواند یکی از آن ها باشد. هدف پژوهش حاضر آشکار ساختن ابعاد هیجانی و روان شناختی آسیب های دوران کودکی در مردان و زنان دارای پیشینه خیانت زناشویی بود. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی بود که با به کارگیری مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته در 12 نفر (7 زن و 5 مرد) از افراد دارای پیشینه خیانت زناشویی انجام شد. این افراد در سال 1397 به دلیل خیانت زناشویی به مراکز مشاوره شهرستان لارستان، استان فارس، مراجعه کرده بودند، خیانت حداقل شش ماه طول کشیده و به تأیید مراجع و مشاور رسیده بود. شرکت کنندگان به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و نمونه گیری تا جایی ادامه یافت که پاسخ های شرکت کنندگان به حالت اشباع برسد. داده ها با به کارگیری شیوه کیفی نظریه زمینه ای تحلیل شد. نتایج نشان داد که افراد دارای پیشینه خیانت زناشویی در دوران کودکی خود دچار آسیب های هیجانی و روان شناختی همچون محرومیت، درماندگی، گسستگی هیجانی، شکاف میان نسلی و تمرکز بیرون از خانواده والدین شده بودند. بررسی روند مصاحبه ها نشان داد که این آسیب ها مشکلاتی را برای افراد در کودکی و بزرگ سالی و در زمینه های گوناگون زندگی (تحصیلی، اقتصادی، اجتماعی، نوجوانی، شغل و کار وزندگی زناشویی) به وجود می آورند. بر پایه این یافته ها و همچنین الگوی پارادایمی برآمده از آن ها می توان جهت شناسایی و همچنین پیشگیری از آسیب هایی که می تواند در خانواده منجر به خیانت شوند، اقدامات لازم را انجام داد.

تبلیغات