آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۴

چکیده

هدف تحقیق حاضر واکاوی ارتباطات میان فردی و مفاهیم بنیادین آن نظیر گفت و شنود و همدلی، با بهره گیری از رویکرد روان کاوی و نظریه ی سوژه ی گفتمانی لکان است. با تاکید بر این که سوژه ی لکانی میان ناپیوستگی نیت واقعی اش و گفتمان مقید به زنجیره ی دال های زبانی برساخته می شود، هر پیام دارای معانی ضمنی پنهان و ناخودآگاه است که به واقع فرستنده از آن آگاهی ندارد. این رویکرد در مقابلِ نظریه های رایج ارتباط قرار می گیرد که ارتباط را فرایندی آگاهانه و ارادی می دانند که طی آن همدلی و منطق گفت و گو منجر به ارتباط موثر می گردد. پرسش اصلی این تحقیق با توجه به شکاف بنیادین میان «آن چه فرد می گوید» و «آن چه فرد حقیوپقتا می خواهد بگوید» این گونه مطرح می گردد که فهم متقابل در یک گفت و شنود چگونه میسر است؟ به منظور تحلیل روابط میان فردی و پاسخ به پرسش اصلی تحقیق از چهار گفتمان لکان بهره گرفته شده است. برای بررسی و اشاره به مصادیق نظری، فیلم «برادرم خسرو» به عنوان یک مورد مطالعاتی انتخاب شده است تا امکان منطق گفتگو در نظریه ی گفتمانی لکان را مورد بررسی قرار بدهم. در نتیجه روشن می گردد که چگونه گفتگوی ناصر و خسرو در گفتمان ارباب صورت می پذیرد وهیچ یک از دو طرف گفتگو به فهم متقابل دست نمی یابند؛ درحالی که گفتگوی میان همسر ناصر و خسرو در بستر گفتمان روان کاو صورت می پذیرد و از این رو امکان همدلی متحقق می شود.

تبلیغات