چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش به روش معکوس بر انگیزش تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان ابتدایی صورت گرفته است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود که در گروه کنترل روش آموزش سنتی بود و در دو گروه آزمایش روش کلاس معکوس اجرا شد. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پسر و دختر پایه ششم ابتدایی شهرستان تالش در سال تحصیلی 99- 1398 تشکیل می دادند. نمونه این پژوهش شامل 42 نفر دانش آموزان پسر و دختر پایه ششم ابتدایی، شامل 23 نفر گروه آزمایش و 19 نفر گروه کنترل می باشد، که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. بدین صورت که ابتدا دو مدرسه از بین مدارس ابتدایی شهرستان تالش که در دسترس بوده اند انتخاب و سپس از هر مدرسه کلاس پایه ششم که شامل دانش آموزان پسر و دختر بودند و حجم تقریبا برابری داشتند انتخاب شدند. دانش آموزان هر کلاس در دو گروه آزمایش معکوس و گروه کنترل مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر استفاده شد. ضرایب پایایی پاره مقیاس های این ابزار با استفاده از فرمول 20 کودر-ریچاردسون بین 05/0 تا 830/0 گزارش شد. همچنین برای بررسی داده ها از آزمون آماری آنالیز کواریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد که فرضیه های پژوهش مبنی بر اثربخشی آموزش معکوس بر انگیزش تحصیلی دانش آموزان مورد تأیید قرارگرفته است و دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به دانش آموزان گروه کنترل در پس آزمون، انگیزش تحصیلی بیشتری داشتند. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که روش آموزش معکوس بر انگیزش تحصیلی درس ریاضی دانش-آموزان، اثربخش است.

تبلیغات