آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۸

چکیده

در میان مدعیان عرفان اسلامی کسانی را می توان یافت که به شریعت بی اعتنا بوده اند و گاه این شریعت گریزی را بر مبانی و ادله ای نیز استوار ساخته اند. در این تحقیق که با روش توصیفی-تحلیلی و با هدف بررسی برخی انحراف ها در میان اهل تصوف و عرفان در پیروی از شریعت صورت گرفته است، به تحلیل سخنان و احوال این گروه پرداخته ایم. آنها با مبانی زیر به شریعت گریزی دست می یازند: الف) حقیقت، بی نیاز کننده از شریعت است. آنها با اشاره یا به تصریح چنین می نمایانند که حقیقت یافتگان بی نیاز از شریعت می شوند؛ ب) ولایت اولیا در برابر نبوت انبیاست. برخی از عارف نمایان با استناد به احادیثی منسوب به پیامبر، از عصمت اولیا به معنای اباحه همه امور برای آنان سخن می گویند؛ ج) هدفی مقدس، توجیه کننده بهره گیری از ابزار های غیرشرعی است. آنها بر اساس این مبنا، عشق بازی مشایخ با نوجوانان زیباروی را نه از روی شهوت نفسانی، بلکه به دلیل رؤیت جمال الهی در چهره آنان پنداشته اند! د) سکر و مستی، عامل خروج از تکلیف است. این مبنا بیش از همه در میان کسانی موسوم به «عقلاء المجانین» جلوه می کند که خداوند عقل را از آنان بازستانده و آزادشان ساخته است.

تبلیغات