آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۳

چکیده

پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اختلالات رفتاری بر اساس شیوههای تربیتی و صفات شخصیتی در دانش آموزان مقطع ابتدایی انجام شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع زمینهیابی است و جامعه آماری شامل تمامی والدین دانش آموزان پسر دوره ابتدایی منطقه 15 شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بود که از میان آن ها 72 نفر با روش نمونهگیری هدفمند در دسترس با اجرای پرسشنامه علائم مرضی CSI-4 اسپیرافکین و گادو (1994) و چک لیست(DSM-52013)، بر روی دانش آموزان و تشخیص اختلال رفتاری آنان، به عنوان نمونه انتخاب شدند و سپس پرسشنامه شیوههای فرزندپروری بامریند(1991) و پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه سوتا MMPI-2RF بر روی والدین دانشآموزان اجرا شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره انجام گرفت. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل دادهها نشان میدهد که رابطه مثبت معناداری میان ابعاد سبکهای فرزندپروری از جمله سبک فرزندپروری مستبدانه و سهلگیرانه با نشانگان اختلال رفتاری وجود دارد و همچنین ارتباط منفی معناداری بین سبک فرزندپروری مقتدرانه با نشانگان اختلال رفتاری وجود دارد. ارتباط مثبت معنی داری در مقیاس های جسمانی/شناختی، درونی سازی و برونی سازی، بین فردی و علایق و آسیب شناسی شخصیتی در سطح 01/0=α در پرسشنامه CSI-4 با نشانگان رفتاری وجود دارد. با توجه به میزان t و سطح معنیداری مشخص شد، سبک فرزندپروی مستبدانه و سبک مقتدرانه سهمی مناسب در تبیین نشانگان اختلال رفتاری دانش-آموزان دارند؛ اما سبک سهلگیرانه تأثیر معنیداری در نشانگان اختلال رفتاری نداشت(05/0≤P). براساس نتایج به دست آمده از این پژوهش میتوان نتیجه گیری کرد که شیوههای فرزندپروری از مهمترین مولفههای تحول فرزند است و نقش مهمی در سلامت رفتار فرزندان ایفا میکند. مقیاس های جسمانی/شناختی، درونی سازی و برونی سازی، بین فردی و علایق و آسیب شناسی شخصیتی می توانند منجر به بروز نشانگان اختلال رفتاری گردند.

تبلیغات