آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۶

چکیده

در باب حقّانیّت و نجات بخشی پیروان ادیان، پیوسته سه رویکرد کلی کانون توجه بوده است: انحصارگرایی، کثرت گرایی و شمول گرایی. کثرت گرایی دینی به عنوان یک دیدگاه در قرن بیستم متولد شد، اما ریشه های آن را می توان در برخی سخنان پیشینیان از جمله عرفای مسلمان پیدا کرد. یکی از این افراد، جلال الدین محمدمولوی است که مواضع مبهمی به او نسبت داده می شود. این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی با محوریّت سخنان مولانا و بهره گیری از دیدگاه های مولوی پژوهان به داوری پرداخته و به این نتیجه رسیده است که با وجود قرائن متعدد بر انحصارگرایی، شمول گرایی و کثرت گرایی در کلام ایشان، حکم کلی و مطلق به انحصارگرا یا کثرت گرا بودن وی در نجات بخشی پیروان ادیان ناموجّه است. وی حقیقت را یکی می داند چون از زوایای گوناگون نگریسته شود، متفاوت می نماید. محجوب بودن چهره واقعی حقیقت، محدودیت های قوای ادراکی از جمله علل بروز اختلاف دیدگاه ها است. مولانا دیانات الهی را نوری واحد می داند که از چراغ های مختلف پرتوافشانی می کنند و فرق واقعی ندارند و همه نجات بخش هستند، اما در مقام حقّانیّت، اسلام را واجد حقّانیّت برتر و در مواردی حق مطلق می بیند.

تبلیغات