آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

هدف از پژوهش حاضر، چگونگی تولید «مفاهیم پایه» به عنوان گامی اساسی در تأسیس روان شناسی اسلامی است. روش این پژوهش از نوع تحقیقات کیفی است که با نگرشی توصیفی- تحلیلی به منابع دینی و دستاوردهای روان شناختی صورت گرفته است. یافته های پژوهش بدین قرارند: 1. هر نظام واره فکری، «مفاهیم پایه» مختص به خود دارد که متناسب با اهداف و مبادی فلسفی همان نظام واره است؛ 2. یکی از گام های اساسی برای پاسخ به پرسش های تحقیقاتی، شناسایی مفاهیم تأثیرگذار و تبدیل آنها به «مفاهیم پایه» طی فرایندی مشخص است؛ 3. هر مفهوم پایه، دارای تعریف نظری و عملیاتی، مرزبندی با مفاهیم مشابه، قابلیت ها و ظرفیت های مشخص و مورد توافق متخصصان آن رشته است؛ 4. فراهم نمودن مجموعه ای از مفاهیم پایه، موجب بی نیاز شدن از به عاریت گرفتن مفاهیم پایه، از سایر نظام واره های علمی، برای تبیین پدیده ها می گردد؛ 5. از طریق کشف ارتباط بین مفاهیم پایه می توان به تبیین پدیده ها و/یا نظریه پردازی پرداخت. در نهایت، برای عملیاتی نمودن روش معرفی شده، سه مفهوم «تعلق»، «اخبات» و «شکرگزاری»، که به صورت بالقوه، قابلیت تبدیل شدن به «مفهوم پایه» در روان شناسی را دارند، به عنوان سه نمونه معرفی می شوند. نتیجه اینکه یکی از گام های اساسی برای تأسیس روان شناسی اسلامی، تولید «مفاهیم پایه» است.

تبلیغات