آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۶

چکیده

اعتیاد یک بیماری مزمن و عودکننده است که همواره مورد توجه دیدگاه های مختلف روان شناختی بوده است. نظریه های روان تحلیلی برای درمان های مدرن اعتیاد، بنیادین هستند. همان طور که در ساختار و فرایند این نظریات، تغییراتی را در گذر زمان شاهد هستیم، آنها در تبیین مفهوم اعتیاد هم دچار تغییراتی شده اند. طبق نظریات کلاسیک، سوءمصرف مواد معادل خودارضایی و مکانیزمی دفاعی در مقابل تکانه های اضطرابی یا تظاهری از پسرفت دهانی (وابستگی) است . همچنین از دیدگاه نظریه پردازان روابط موضوعی، مواد، موضوع دارای اهمیتی بالا برای فرد معتاد است. فرمول بندی های روان تحلیلی جدید نیز مصرف مواد را بازتاب اعمال مختل ایگو معرفی می کنند. روش پژوهش حاضر از نوع مروری است و هدف این است که اعتیاد را از دیدگاه های مختلف روان تحلیلی همچون رویکرد روانکاوی کلاسیک، روانشناسی روابط موضوعی، روانشناسی خود، روانکاوی ارتباطی و روان درمانی روان پویشی کوتاه مدت مورد بررسی قرار دهد. طبق تحقیقات انجام شده در رابطه با وجود انواع اختلالات شخصیت در افراد دچار سوءمصرف مواد، این افراد نیازمند درمان های تخصصی همچون درمان های روان تحلیلی هستند که بر روی سازه های شخصیت کار می کنند. با این وجود، تحقیقات مربوط به این حیطه درمانی در رابطه با اعتیاد محدود هستند. عدم توجه به این موضوع می تواند از دلایل شکست بسیاری از تلاش ها در رابطه با درمان سوءمصرف مواد باشد. بنابراین می توان گفت ادبیات پژوهشی اعتیاد نیازمند افزایش به کارگیری و بررسی این رویکرد درمانی است. همچنین امید است که در مراکز درمانی اعتیاد، استفاده بهتر و بیشتری از یافته های جدید در این حیطه در راستای کمک به این قشر صورت گیرد.

تبلیغات