آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

طریقت صوفی نقشبندیه که به سبب ماهیت و عملکرد خاص اعتقادی و سیاسی اش، در چند سده اخیر مورد توجه شرق شناسان بوده است در حال حاضر نیز به عنوان پدیده ای زنده و تأثیرگذار، موضوع ویژه ای برای پژوهش در محافل علمی و سیاسی غرب به شمار می آید. روند مطالعات غرب در این باب، بنا بر سیاست ها و راهبردی های دول غربی در شرق، در دوره های مختلف و همچنین در پی تحولات علمی- فرهنگی آنها، تغییر و تحولاتی را از سر گذرانده است. بنا بر یافته های پژوهش حاضر، اگرچه تا نیمه نخست قرن نوزده اطلاعات غرب در باب طریقت صوفی نقشبندیه بسیار کلی و آشفته بود اما در پی شکل گیری و توسعه علایق و منافع کشورهای غربی در شرق و نمودار شدن نقشبندیه به عنوان سردمدار برخی مقاومت های محلی، وضع تغییر کرد. چالشی که نقشبندیه آسیای مرکزی، برای قدرت روزافزون روسیه در آن منطقه ایجاد می کرد، موجب شد تا در آثار نویسندگان روسی، با نوعی تعصّب و یکجانبه نگری به آنها پرداخته شود. در قرن بیست و به دنبال شکل گیری شوروی این وضع ادامه یافت. اواخر قرن بیست و متعاقب فروپاشی شوروی و تأسیس جمهوری های مستقل در آسیای مرکزی، نقطه عطفی در تاریخ مطالعات نقشبندیه به شمار می آید. از یکسو چالش هویتی در دولت-ملت های تازه تاسیس، توجه به پیشینه تاریخی و فرهنگی- که نقشبندیه جزو جدایی ناپذیر آن به شمار می آمد- را ضرورت می بخشید و از طرف دیگر غرب برای فهم دقیق چگونگی تعامل با این دولت ها به پژوهش هایی گسترده در این زمینه اقدام کرد ضمن اینکه خود نیز در نتیجه توسعه روزافزون نقشبندیه و حضور قابل توجه آنها در جهان غرب به نوعی مبتلا به آن محسوب می شد.

تبلیغات