آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۰

چکیده

این مقاله نسبت گرایش های دینی با موسیقی را در ایران معاصر مورد بحث قرار داده است. گرایش ها بر اساس تقسیم بندی محدثی (محافظت گرایی دینی، ترمیم گرایی دینی و بازسازی گرایی دینی) بررسی و مواضع هر یک در قبال موسیقی به بحث گذاشته شده است. در این مقاله رابطه دو نهاد دین و نهاد هنر از منظر جامعه شناسی دین و جامعه شناسی هنر مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. مقاله با استفاده از روش اسنادی و چارچوب نظری ملهم از آرای ماکس وِبر تدوین شده است. رویکرد هر یک از گرایش ها به موسیقی بر اساس هفت شاخص (خرید و فروش، تعلیم و تعلم، سماع، استماع، نواختن و آوازخوانی، ارائه تعریف، ملاک تشخیص و استثنائات) بررسی شده است. بر مبنای تحلیل ارائه شده، رویکرد نخست با آمیختن مفهوم کشسان غِنا، لهو و لعب و بعضاً موسیقی با افعال حرام، هر کنشی را در خصوص موسیقی حرام دانسته و صرفاً در بعضی موارد همچون جنگ ها، کاربرد موسیقی را مجاز دانسته است. گرایش دوم با استفاده از مفهوم "منطقه فراغ" و امکان تشخیص موسیقی حلال و کاربرد حرام موسیقی، موضوعات آن را به سه بخش حلال، حرام و بعضاً مشکوک تقسیم بندی می کند. در گرایش سوم افراد، منتقد حکم حرام بودن موسیقی اند و شرایط اجتماعی، زمینه مندی و کنشگر در این گرایش اهمیت بیشتری می یابند. این بررسی نشان می دهد که گرایش دینی مسلّط در ایران در برابر فشار اجتماعی مطالبه کننده موسیقی، وضعیتی انفعالی دارد. ارزیابی نویسندگان مقاله این است که گرچه در ایران معاصر نهاد هنر استقلال نسبی خود را از نهاد دین به دست نیاورده، اما روند تحولات به سود نهاد هنر و خارج شدن آن از سیطره نهاد دین در جریان است.

تبلیغات