آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۴

چکیده

هدف این پژوهش تعیین رابطه بین اختلال های رفتاری کودکان و تنیدگی مادران آن ها از طریق واسطه گری خستگی و راهبردهای مقابله مادران بود. روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود که در سال تحصیلی 96-1395انجام شد. شرکت کنندگان این پژوهش شامل 226 نفر از دانش آموزان ابتدایی(و مادران آن ها) شهر خرم آباد بودند که با روش نمونه برداری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه اختلال رفتاری راتر فرم معلم (1967)، مقیاس راهبرد های مقابله فرم کوتاه (کارور، شی یر و وینتراب، 1989)، مقیاس سنجش خستگی (دی وریس، میشلسن، ون هک و درنت، 2004) و مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی (لاویباند و لاویباند، 1995)پاسخ داند. تحلیل داده ها در این پژوهش با آزمون تحلیل مسیر انجام شد. آزمون واسطه گری به وسیله روش بوت استراپ نشان دهنده معناداری نقش واسطه ای خستگی و راهبرد های مقابله مادران در رابطه بین اختلال های رفتاری کودکان و تنیدگی مادران بود. بر اساس نتایج می توان گفت که اختلال های رفتاری کودکان از طریق افزایش خستگی و راهبرد های مقابله ناکارآمد مادران، تنیدگی آن ها را افزایش می دهند و تنیدگی در مادران کودکان دارای اختلال های رفتاری که از راهبردهای مقابله ای کارآمد استفاده می کنند، کمتر از مادرانی است که از راهبردهای مقابله ای ناکارآمد استفاده می کنند. از این رو، برنامه ریزی جهت آموزش مادران کودکان دارای اختلال های رفتاری در استفاده از مهارت مدیریت تنیدگی و ترغیب آن ها به استفاده از راهبردهای مقابله ای کارآمد در کاهش تنیدگی این مادران مؤثر است.

تبلیغات