آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۷

چکیده

بحث طراحی ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی، نخستین بار در سال 1377 مطرح شد؛ اما فرایند نهایی شدن آن، حدود شش سال به طول انجامید. قانون ساختار از نوع قوانین تأسیسی است و با تصویب آن، ارکانی نظیر وزارت رفاه و تأمین اجتماعی و شورای عالی رفاه و تأمین اجتماعی تأسیس شدند و تغییراتی در سازمان دهی حوزه رفاه و تأمین اجتماعی رخ داد؛ اما این قانون، در اجرا با چالش هایی اساسی مواجه شد و به تدریج، ابتدا براساس مصوبه ای در سال 1386 حوزه امدادی منفک شد، سپس وزارت رفاه و تأمین اجتماعی در دو وزارتخانه کار و امور اجتماعی و تعاون ادغام و شورای عالی رفاه و تأمین اجتماعی نیز منفعل شد. در این مقاله، بر تحلیل ماهیت تعارض در فرایند تدوین این قانون تمرکز شده و پرسش اصلی این است که «عامل های مولد تعارض برای بازیگران مختلف چه عامل هایی بوده و این بازیگران چه راهبرد هایی را برای مواجهه با آن برگزیده اند؟». براساس رویکرد روش شناسی تفسیریِ انتقادی، داده های پژوهش از راه مصاحبه با دست اندرکاران اصلی طراحی نظام جامع و مطالعه مذاکرات مجلس شورای اسلامی در زمان تصویب لایحه گردآوری و تحلیل شده است. براساس یافته های پژوهش، تعارض های ساختاری و منفعتی هم پوشانی زیادی با هم داشته و به همراه تعارض پارادایمی، بیشترین تأثیر را بر فرایند طراحی ساختار نظام جامع داشته اند.

تبلیغات