آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

این مقاله بر این قصد است تا پایگاه ، جایگاه و نقش اجتماعی معلولان در دوره قاجاریه را بر اساس اسناد و منابع دست اول و تحلیل اسنادی بکاود . علاوه بر این مشخص نماید که افراد دارای معلولیت در جامعه در چه وضعیتی بسر می بردند و این امر را هم در ساختارهای اجتماعی و هم در محتوای فرهنگی و ذهنیتی جامعه ایرانی نسبت به این گروه ردیابی کرده و بدون ابراز احساسات و ارزشداوری نسبت به این وضعیت ، واقعیت های موجود را ارائه کند . از سویی دیگر در خصوص پایگاه ، جایگاه و نقش اجتماعی آنها از نظریات جامعه شناسی همراه با تطبیق با واقعیت های عینی معلولان استفاده شد . نتیجه حاصل شده از دوره قاجار نشانگر جایگاه و نقش بسیار اندک و نازلی بوده است که جامعه ایرانی بواسطه ساختارهای سنتی خود در عرصه اجتماعی به معلولان تحمیل و تلقین می کرد . این جایگاه و نقش به تمام عرصه های سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی تسری پیدا می کرد و معلول در برابر انجام این خواسته های اجتماعی نقش و جایگاهی برای خود تصور نمی کرد و رفتارهای ناشی از ترحم های خویشاوندی و قبیله ای و بنده نوازی و مهرورزی دینی در برون رفت از این وضعیت کارساز نبوده است . زمان امیر کبیر و دوره مشروطه تلاش های جدیدی برای تغییر و تحول این وضعیت برای معلولان رخ داد که استمرار آن شرایط جدیدی را ولو مقطعی (از لحاظ زمانی) و منطقه ای (از لحاظ گستره جغرافیایی) بوجود آورد .

تبلیغات