آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶

چکیده

     عدالت به عنوان یکی از نیازهای جامعه بشری، در عرصه فلسفه سیاسی همیشه مورد مداقه بوده است؛ در اواخر قرن بیستم مایکل والزر در مقابل کتاب نظریه های عدالت جان رالز، کتاب قلمروهای عدالت را به نگارش درآورد. وی با رویکرد زمینه محورانه خود، تفسیری نسبی گرا و کثرت گرا از عدالت توزیعی به دست می دهد که نحوه توزیع مواهب اجتماعی در آن براساس فهم مشترک اعضای جوامع سامان می یابد. والزر عدالت توزیعی خود را بر پایه دو اصل  1. برابری ساده و 2. برابری پیچیده صورت بندی می کند؛ چه اینکه از منظر والزر هنجارهای اخلاقی (فربه و نحیف) شالوده اصول عدالت وی را پی ریزی می کنند. مقاله حاضر می کوشد تا ضمن بهره از سنت فکری جامعه گرایانه به عنوان چارچوب نظری، به خوانش انتقادی نظریه عدالت والزر، بپردازد. جامعه گرایی سنتی فکری است که با چاشنی انتقاد از اصول لیبرالیسم به بازسازی آن می اندیشد. به نظر می رسد مهم ترین نقطه قوت نظریه عدالت والزر رد جهانشمول گرایی حاکم بر نظریه عدالت لیبرالی و مهم ترین ضعف آن نیز تکیه بر هنجارهای اخلاقی فربه ای است که نمی تواند تعارضات اخلاقی میان جوامع را حل کند. این مهم زمینه نسبی گرایی رادیکال در تعریف عدالت را در پی دارد.                                                                                              

تبلیغات