آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۳

چکیده

تخصیص منابع بازاریابی ازجمله تصمیم های راهبردی سازمان ها به شمار می رود که سودآوری آن ها را به طور مستقیم و غیرمستقیم متأثر می سازد. ماهیت پویای پدیده تخصیص منابع بازاریابی و محیط پرچالش و دائماً متغیر سازمان ها از یک سو و ظهور رسانه های جدید از سوی دیگر باعث شده است روش های سنتی تخصیص منابع بازاریابی کارایی لازم را نداشته باشند. این پژوهش بر اساس راهبرد پژوهش استقرایی و با استفاده از روش پژوهش کیفی و با تکیه بر فلسفه ساخت گرایی اجتماعی، ضمن تبیین عوامل اصلی تأثیرگذار بر تصمیم های تخصیص منابع بازاریابی، رهیافت های کلان سازمان های ایرانی در تخصیص منابع بازاریابی را گونه شناسی و تبیین می کند. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی و نمونه پژوهش شامل 28 نفر از خبرگان، مدیران ارشد، مشاوران، مدیران و کارشناسان بازاریابی و فروش سازمان های فعال در صنایع غذایی و نوشیدنی و روش نمونه گیری، تلفیقی از نمونه گیری های هدفمند و نظری بوده است. بر اساس یافته های پژوهش، رهیافت های کلان سازمان ها در تخصیص منابع بازاریابی بر اساس دو بُعد «جهت گیری راهبردی سازمان» و «مرحله چرخه عمر محصول» در چهار دسته «محبوبیت»، «تمایز»، «شهرت» و «ثبات» قابل تبیین هستند.

تبلیغات