آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۵

چکیده

ناتوانی هوشی یک اختلال عصبی رشدی محسوب می شود که تاثیر بسیار زیادی بر خانواده به خصوص مادران می گذارد. لذا هدف از این پژوهش تدوین برنامه فرزندپروری مبتنی برتجارب زیسته مادران کودکان ناتوان هوشی بود. برای تدوین برنامه به شیوه کیفی به کاوش تجارب زیسته مادران با استفاده از مصاحبه ژرف نگر با 12مادر، که دارای کودک ناتوانی هوشی بودند پرداخته شد و مضامین اصلی تجربه ها از طریق روش Colaizzi کشف شد. سپس بر اساس مضامین اصلی کشف شده به مطالعه مروری کلیه روشهای فرزندپروری و برنامه های مربوطه( که در کتابها و مقالات مختلف مطرح شده بودند) پرداخته شد تا جلسات فرزندپروری طراحی شود. و در نهایت برنامه فرزندپروری طراحی شده با استفاده از روش گروه های کانونی بین مشاوران تخصصی مدارس استثنایی استان یزد مورد بررسی قرار گرفت و ضریب CVR مربوط به هرجلسه محاسبه و در مورد برنامه به اجماع رسیده شد و روایی محتوایی و صوری آن مورد تایید قرار گرفت. یافته های حاصل از تجربیات مادران در زندگی با کودک مبتلا به ناتوانی هوشی در 7 مضمون اصلی ( تجربه سرزنش، نگرانی از آینده، مشکلات رفتاری کودک ، اختلال در تعامل، داغ و انزوای اجتماعی، افکار و احساسات منفی و دستاوردهای مثبت ) و 16 مضمون فرعی که به صورت زیرگروه های مضامین اصلی کدبندی شده اند، خلاصه گردید. سپس برنامه فرزندپروری مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای کودک ناتوان هوشی با استفاده از مولفه های اساسی درمان مبتنی بر شفقت و روش فرزندپروری مثبت در 9جلسه آموزشی تدوین شد. از آنجایی که برای طراحی این برنامه از تجارب مادران به عنوان مخاطبان اصلی و همچنین مطالعه ی مروری گسترده منبع علمی برای پاسخگویی به نیازهای آنان استفاده شده است و کلیه جلسات آموزشی مورد بررسی و تایید متخصصان مربوطه قرار گرفته است، به این نتیجه می رسیم که برنامه طراحی شده از روایی محتوایی و صوری قابل قبولی برخوردار می باشد و می تواند در جهت پیشرفت کودکان ناتوان هوشی و خانواده های آنها موثر و مفید باشد.

تبلیغات