آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۷

چکیده

این پژوهش با دو هدف اصلی شامل اقدامات صورتگرفته توسط دانشگاهها در جهت استقرار مدیریت دانش و شناسایی مولفههایی برای استقرار مدیریت دانش از طریق ارائه یک مدل است. تحقیق پیشرو از نوع کیفی و نظریه دادهبنیاد است. برای گردآوری دادهها سه روش مورد استفاده قرار گرفته است: پژوهش اسنادی، گروههای کانونی و مصاحبه عمیق. جامعه آماری این پژوهش شامل اساتید و متخصصان مدیریت دانش بودکه به صورت هدفمند و به شیوه موارد خاص یا یگانه، یک گروه کانونی متشکل از 6 نفر از اساتید دانشگاه انتخاب گردید. همچنین برای انجام مصاحبه عمیق، 4 نفر از اعضاء هیئت علمی و دو نفر از متخصصان حوزه مدیریت دانش به صورت هدفمند (موارد خاص و یگانه) انتخاب شدند. برای تحلیل دادههای پژوهش از روش کوربین و اشتراوس برای کدگذاری استفاده شد که شامل کدگذاری باز، محوری و انتخابی است. یافتههای پژوهش نشان میدهند که چالشهای متعددی برای استقرار مدیریت دانش در دانشگاههای ایران وجود دارد که در این پژوهش به 10 مورد اشاره شده است. بیشتر چالشها را میتوان به عدم وجود فرهنگ سازمانی مناسب، عدم وجود نیروی انسانی آموزشدیده، ضعفهای مدیریتی و عدم وجود زیرساختهای مناسب مربوط دانست. همچنین سه مولفه اصلی در استقرار مدیریت دانش شناسایی شد: مدیریت، فرهنگ سازمانی و زیرساخت (منابع انسانی و تجهیزاتی) که زیرمولفههای گوناگونی برای هر یک تدوین شد. برایند گروه کانونی در پژوهش، تدوین مدلی است که میتواند در استقرار مدیریت دانش در دانشگاهها راهگشا باشد. همچنین برنامههایی پیشنهادی عنوان شدهاند که دانشگاهها بنا به ماموریت خود میتوانند از این برنامهها استفاده کنند.

تبلیغات