آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۴۰

چکیده

متن

علاوه بر اینکه در قرآن مجید، یکى از وظائف اصلى پیامبراکرم(ص)، امر بمعروف و نهى از منکر معرفى‏شده:(یامرهم بالمعروف و ینهاهم عن المنکر) (1) اصولا در بینش و تفکر اسلامى موضوع امر به معروف و نهى از منکربه قدرى از ارزش و اهمیت‏برخوردار است که یکى از معیارهاى شناخت کفر و ایمان و صلاح و نفاق معرفى شده‏است.
در قرآن مجید مى‏فرماید:
(لعن الذین کفروا من بنى اسرائیل على لسان داود و عیسى بن مریم ذلک بما عصوا و کانوا تعملون) (2) .
«مورد لعن و نفرین الهى قرار گرفتند، آنان که از طائفه بنى‏اسرائیل کافر شدند و بر زبان داود(ع) و عیسى بن مریم(ع) نیزمورد لعن و نفرین واقع شدند. این بدان جهت‏بود که گناه کرده عصیان ورزیدند و متجاوز شدند، اینان (در اجراى نهى‏از منکر) متناهى نمى‏شدند و پذیرا نبودند، بى‏تردید عمل زشتى را مرتکب مى‏شدند».
آنگا پس از آن که دوستى آنان را با کفار تقبیح نموده سرزنش مى‏کند مى‏فرماید: (ان سخط الله علیهم و فى العذاب هم‏خالدون) (3) .
«خشم و غضب خدا بر آنان و در عذاب ابدى خواهند بود». و سپس در آیه بعد بیان مى‏کند: (....کثیرا منهم فاسقون) (4) . «بسیارى از آنان فاسق هستند».
و در جاى دیگر مى‏خوانیم: (المنافقون والمنافقات بعضهم من بعض یامرون بالمنکر و ینهون عن المعروف... ان‏المنافقین هم الفاسقون) (5) .
«مردان و زنان منافق برخى از بعضى دیگرند (سنخیت و همکارى دارند) اینان به منکرات و زشتیها امر مى‏کنند و اززیبائیها و نیکیها جلوگیرى مى‏نمایند. به درستى که منافقان، همان فاسقان هستند».
و چند آیه بعد، مى‏فرماید: (المومنون والمومنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر) (6) .
«مردان و زنان مومن، بعضى از آنان دوستدار(یا ولى) یکدیگرند، امر به معروف مى‏کنند و نهى از منکر مى‏نمایند».
و در سوره آل عمران، صالحان را با مشخه اجراى امر به معروف و نهى از منکر معرفى مى‏فرماید:
(یومنون بالله والیوم الاخر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یسارعون فى الخیرات و اولئک من الصالحین) ( ) .
«به خدا و قیامت ایمان دارند و امر به معروف مى‏کنند و نهى از منکر مى‏نمایند و در نیکیها و خیرات سرعت عمل‏دارند و مسابقه مى‏گذارند».
بنابراین در برهنگ اسلام، کسى نمى‏تواند نسبت‏به این قانون، کوچکترین کوتاهى داشته باشد یا آن را کوچک شمارد.
پیشنهاد و نظریه اجرائى
با توجه به نکات و مطالب گذشته علاوه بر این که باید همه مسلمانان با آگاهى علمى و عملى از این قانون، با حفظشرائط و مراتب لازم، در تمام موارد و در همه‏جا آن را مورد عمل و اجرا بگذارند و خویشتن را مسوول مصالح فرد فردمردم، جامعه و حکومت‏بدانند و ناظر بر اعمال آحاد و گروه‏ها باشند، دولت و حکومت اسلامى نیز باید گروه ویژه‏اى‏مخصوص انجام این وظیفه به وجود آورد و تشکیلاتى را به این جهت‏سازماندهى کند.
دائره حسبه چشم بیدار جامعه
آنچنان که از روایات و تواریخ و سیر مشاهده مى‏شود، از صدر اسلام، همواره به عنوان نظارت بر همه مصالح و حسن‏اجراى قوانین اسلام، معصومین علیهم السلام خود و یارانشان این نظارت را داشته و در طول تاریخ حکومتها، دائره‏اى به عنوان(امور حسبه) تشکیل مى‏شده که به صورت تشکیلاتى و سازماندهى شده، امر به معروف و نهى از منکر مى‏کردند که‏در متن کتاب (مسوولیت و نظارت مردم در حکومت اسلامى) اجمالا مورد بحث قرار گرفته است (8) .
بنابراین پیشنهاد، این موضوع، یک امر جدید و تازه و بیگانه هم نمى‏باشد و امروز با داشتن امکانات و شرائط بهتر، مابهتر مى‏توانیم این هدف مقدس را تعقیب کرده و این امر حیاتى را احیا کنیم.
سازمان قضائى و امر به معروف و نهى از منکراگر به خوبى دقت و تامل شود، تشکیلات قضائى در فرهنگ اسلام، درواقع بخشى از دائره امر به معروف و نهى ازمنکر مى‏باشد و بسیارى از بزرگان از فقهاى نامدار شیعه و سنى، به این حقیقت تصریح کرده‏اند که بحث مستوفاى آن‏از طرفیت این مقال خارج است، و در جاى خود باید مورد بحث و تحلیل و تامل بیشتر قرار گیرد.
مرحوم «شیخ طوسى‏»;(شیخ‏الطائفه) مى‏فرماید:
«تصدى قضا، از واجبات کفائى است که هرگاه گروهى این وظیفه را تقبل کرده، متصدى آن شدند، از دیگران ساقطخواهد شد، پس اگر مردم شهرى و بلدى بر ترک آن هم‏دست‏شوند و جلوى آن را بگیرند، در واقع بر ضد حکومت‏اسلام خروج کرده‏اند و گنه‏کارند و بر امام و حکومت وقت لازم است که بر جنگ و قتال با آنان برخیزد».
آنگاه به حدیث نبوى استناد جسته مى‏افزاید:
«انه قال(ص) : ان الله لا یقدس امه لیس فیهم من یاخذ للضعیف حقه و لانه من الامر بالمعروف و النهى عن المنکر).
«به درستى که خداى متعال امت و ملتى راتقدیس نمى‏کند که در میانشان کسانى نباشند که حقوق ضعفا را باز ستانند وبراى این که تصدى قضاء بخشى از امر به معروف و نهى از منکر مى‏باشد» (9) .
همچنان که امروز در حکومت جمهورى اسلامى ایران و کشورهاى دیگر، سازمان قضائى، یک سازمان متشکل ومنسجم و قدرتمند است، دائره و سازمان امر به معروف و نهى از منکر یا دائره حسبه مى‏تواند به همین صورت،تشکیلاتى‏تر و قدرتمندتر وارد عمل گردد مانند برخى از ارگان‏ها و سازمانها که به طور ناقص، در برخى از موارد عمل‏مى‏کنند.
چگونه؟
آنچه که به نطر نگارنده روشن است و امکان عملى شدن دارد و بر خود وظیفه مى‏دانم که مطرح کرده پیشنهاد نمایم،به این‏گونه است:
الف ) دولت اسلامى باید افرادى را به این منظور گزینش، انتخاب و جذب نماید که شرائط آنان از سوى زعماى دینى‏خواهد شد که از جمله شرائط، اینها است:
1 - معلومات در حد دکترا و فوق لیسانس رشته‏هاى الهیات، حقوق و... و در میان طلاب حوزه‏هاى علمیه در حداوائل درس خارج.
2 - داراى تقوا وتعهد اسلامى.
3 - افرادى متعادل و منزه از افراط و تفریط.
4 - حسن ظاهر.
5 - فرم لباس مورد پسند از جهت اخلاقى و روانشناسى(هم زیبا و هم با شکوه و پسندیده).
6 - داراى اصالت‏خانوادگى و نسب.
7 - خوش بیان.
8 - علاوه بر داشتن این شرائط، درآغاز، دوره ویژه‏اى را مانند پلیس و نظامى، به صورت آموزش ببینند، هم در بعدپلیسى نظامى، چون کار، نوعى پلیسى است و هم در بعد آشنائى با روشها، شرائط و مراتب این قانون علاوه بر آن، دردوران آموزش باید در موضوعات اخلاق، علوم اجتماعى تربیتى، سیاسى، روانشناسى اسلامى و احکام، آموزش‏ببینند.
9 - افراد زیردست، کمتر از دیپلم نباشند که باید خود دوره آموزش نیز دیده باشند.
ب ) این سازمان با وزارتخانه‏ها بخصوص وزارت کشور و سازمان قضائى مرتبط و هماهنگ باشند.
ج ) افراد این گروه، در مورد برخى از تخلفات و جرائم، بالفور اقدام مى‏کنند. همچنان که در دائره حسبه در گذشته‏چنین بوده است.
اخطارى لازم و ضرورى
یکى از نکاتى که توجه به آن بسیار ضرورت دارد و رسول اکرم(ص) و سایر معصومان علیهم السلام نیز هشدار داده‏اند، موضوع‏اعمال نفوذ افراد یا گروه‏هاى مغرض و منحرف و تغییر دادن مصادیق معروف و منکر مى‏باشد.
در طول تاریخ حتى هنگامى که مانند معتزله امر به معروف و نهى از منکر را از اصول دانسته‏اند، قدرتهاى غالب وغاصب توانسته‏اند از طریق دیگر، به این قانون لطمه وارد سازند و مانند (مرجئه) در مصداق‏ها تشکیک کنند، تا آنجاکه در زمان بنى‏امیه و بنى‏عباس، دانشمندانى را استخدام کردند تا در مورد برخى از معروف‏ها و منکرها اظهار نظرنموده، معروف را منکر و منکر را معروف معرفى کردند (10) .
شکى نیست هنگامى که این امر حیاتى به نحو احسن اجراء گردد، جلوى همه مفاسد و فاسدها گرفته خواهد شد. دراین صورت گروهى و افرادى به وساوس شیطانى مجهز مى‏گردند تا تدریجا برخى از مفاسد را توجیه کنند و باکوچکترین سوژه و بهانه‏اى قبح آن را از بین ببرند و به بهانه این که منکر نیست، آن را ترویج نمایند که هم در تاریخ و هم‏در زمان خود نمونه‏هائى از آن را دیده‏ایم.
بنابراین در این‏گونه موارد مسوولین امر، مسوولیت دارند تا به این امور نیز نظارت کنند تا کسى نتواند سوء استفاده‏نماید و از راه دیگر قوانین الهى را تغییر دهد.
حضرت امام صادق(ع) از رسول اکرم(ص) نقل مى‏کند که فرمود:
«کیف بکم اذا فسدت نسائکم و فسق شبابکم و لم تامروا بالمعروف و لم تنهوا عن المنکر؟ فقیل له و یکون ذلک یارسول‏الله؟ فقال: نعم و شر من ذلک کیف اذا امرتم بالمنکر و نهیتم عن المعروف؟ فقیل له یا رسول‏الله و یکون ذلک؟ قال: نعم و شر من ذلک کیف بکم اذا رایتم المعروف منکرا و المنکر معروفا؟» (11) .
«بر شما چه خواهد گذشت هنگامى که زنان و جوانانتان فاسد و فاسق شده باشند و شما امر به معروف و نهى از منکرننمائید؟ عرضه داشتند: یا رسول‏الله، آیا چنین خواهد شد؟ فرمود: آرى و بدتر از این بر شما چه خواهد گذشت زمانى‏که امر به منکر و از معروف نهى نمائید؟ باز عرضه داشتند: آیا چنین خواهد شد؟ فرمود: آرى بدتر از این. بر شما چه‏خواهد گذشت آنگاه که معروف (زیبا) را منکر (زشت) ببینید و منکر(زشت) را معروف(زیبا) به حساب آورید».
ما در جامعه افراد و گروه‏هائى را مى‏بینیم که هم‏اکنون مصداق این پیش‏بینى رسول اکرم(ص) هستند و نه تنها ازمعروف و نیکى دفاع و جلوى منکرات و زشتى را نمى‏گیرند، بلکه دقیقا در نظر آنان حق، ناحق و باطل، حق شمرده‏مى‏شود و زیبائى را زشتى و زشتى را زیبائى مى‏بینند و بر اثر آن که بینش و دید انسانى آنان بسته شده است، با چشم‏خودخواهى، انانیت و حیوانى مى‏نگرند، طبعا نمى‏توانند واقعیات را آنچنان که هست، ببینند.
اصولا دواعى مختلف و علل و عوامل گوناگون، محیط تربیتى، عادت، تلقین و تبلیغات سوء در دیدگاه‏ها اثرمى‏گذارند و شرائط متفاوت چه‏بسا دید و بیشن متفاوت به وجود مى‏آورد.
روزى «عمار یاسر» با «مغیره بن شعبه‏» بحث مى‏کردند، حضرت امام على(ع) رو به عمار کرده فرمود: او را واگذار. «فانه‏لم یاخذ من الدین الا ما قار به من الدنیا. و على عمد لبس على نفسه لیجعل الشبهات عاذرا لسقطاته‏» (12) .
«پس او(مغیره) چیزى از دین را نیاموخته جز آنچه که وى را به دنیایش برساند و عمدا امر را بر خود مشتبه کرده است‏تا شبهات (امورى که باطل و منکرند و به حق و معروف شباهت دارند) عذر و بهانه براى خطاها و لغزشهایش باشد».
علاوه بر علل و عوامل و دواعى، انسانهاى چندچهره و بى‏تقوا و متزلزل نیز، همواره حقائق را وارونه جلوه مى‏دهند، تااعمال ناشایست‏خود را توجیه کنند، بنابراین در مورد حفظ قوانین الهى، از تغییر و تبدل و دگرگون ساختن معروف ومنکر، باید بسیار هشیار بود و علما و دانشمندان بزرگوار و مسوول، این هشدار و اخطار را جدى تلقى کنند.
امام على(ع) در این رابطه مى‏فرمایند:
«فمن لم یعرف بقلبه معروفا و لم ینکر منکرا قلب فجعل اعلاه اسفله و اسفله اعلاه‏» (13) .
پس کسى که در قلب خود معروفى را معروف نداند و منکرى را انکار ننماید، دلش وارونه و دگرگون مى‏شود. تا آنجا که‏بالاى او به پائین آمده پائین او به بالا برمى‏گردد (وارونه تشخیص مى‏دهد و حقائق را وارونه مى‏بیند)».
با توجه به این نکات، ضرورت پاسدارى و نگهبانى از قوانین الهى و مواظبت کامل براى جلوگیرى از تغییر وتبدیل‏هاى بدعت‏گونه، بر همگان محسوس خواهد بود.
پى‏نوشت‏ها:
1) مائده، 79 .
2) مائده، 75 .
3) مائده، 80.
4) مائده، 81.
5) توبه، 67.
6) توبه، آیات 71 و 112.
) آل عمران، 114.
8) به کتابهاى (الاحکام السلطانیه)، (معالم‏القربه فى احکام الحسبه) از محمد بن محمد بن احمد قرنى(648 - 729 )و (مسوولیت و نظارت مردم در حکومت اسلامى) از نگارنده مراجعه شود.
9) (مبسوط). در این باره به کتب فقهى مثل (دروس) از شهید اول و احیاء العلوم غزالى و کتب یادشده قبل مراجعه‏شود.
10) این موضوع از زمان خلافت عثمان آغاز و در حکومت معاویه و پس از آن به اوج رسید. به منابع تاریخى مراجعه‏شود.
11) وسائل الشیعه، ج‏6، ص 397.
12) نهج البلاغه، فیض الاسلام، کلمه 397.
13) کلمه 367 نهج البلاغه فیض الاسلام.

تبلیغات