آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۳

چکیده

با وجود این که واسازی غالباً به خنثی بودن و بی تفاوتی نسبت به ارزش های اخلاقی متهم شده است، در این نوشتار که مطالعه ای موردی درباره دیدگاه دریداست، شاهد خواهیم بود که چگونه دریدا واسازی را به عنوان یک استراتژی ایجابی و هنجاری در تحقق عدالت تفسیر می کند. او اقتدار حکومتی را به دلیل خصوصیت دوگانه و متضادی که دارد، قابل واسازی می داند ولی از سوی دیگر، عدالت و ارزش های اخلاقی عام و جهان شمول واسازی پذیر نیستند. همین واقعیت می تواند امکان بازطراحی و اصلاح قوانین موجود را در جهت تحقق عدالت به همراه داشته باشد. دریدا، از بازبینی جدّی سیستم قضایی بر مبنای تمایل برای یک «عدالت غیرممکن» سخن می گوید؛ عدالتی که فراسوی منطق حساب گرانه قانون باشد. بدین ترتیب، واسازی صرفاً نظریه ای راجع به متون فلسفی یا ادبی نیست که هیچ ارتباطی با واقعیت های بیرونی نداشته باشد، بلکه رویکردی اخلاقی نسبت به جهان است که می تواند روش تفکر و زندگی اجتماعی ما را در قبال «دیگری» تغییر دهد.

تبلیغات