آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۵

چکیده

ازنظر رویکرد های نقش گرا، بشر زبان را به منزله ابزاری برای ایجاد ارتباط به کار می برد تا بتواند به بازنمایی آنچه در جهان رخ می دهد، بپردازد. با توجه به اینکه در زبان شیوه های مختلفی برای بازنمایی این وضعیت ها و رخدادها، یا به عبارتی این وضعیت های امر وجود دارد، یکی از بخش های اصلی، حداقل در انگارة دستورهای نقش گرا، طبقه بندی شیوه های مختلف بازنمایی وضعیت های امر است. هدف پژوهش حاضر بررسی شباهت ها و تفاوت های دستور نقش و ارجاع و دستور نقش گرای نظام مند و سنجش کارآیی آنها به عنوان دو نظریه نقش گرا، در طبقه بندی وضعیت های امر در زبان فارسی است. داده های این تحقیق با جست وجو در تارنمای گوگل بوک و با محدود نمودن تصادفی انتخاب به هفت رمان فارسی معاصر، به دست آمده است. ابتدا سازوکار بازنمایی وضعیت های امر در دو رویکرد بیان می شود و پس از آن داده های زبان فارسی در چارچوب آنها مورد سنجش قرار می گیرد. نتایج این بررسی بیانگر آن است که هرچند طبقه بندی دستور نقش و ارجاع مبنای زمانی و طبقه بندی دستور نقش گرای نظام مند مبنای معنایی دارد، اما این دو طبقه بندی قابل انطباق بر یکدیگر هستند. هر دو دستور بین بازنمایی رخدادها و وضعیت ها تمایز می گذارند. این پژوهش نشان می دهد که دستور نقش گرای نظام مند توجه کمتری به رفتار زبانی فعل دارد و انگلیسی بنیاد بودن و قرارگرفتن چند نوع عمل مختلف در حوزه یک فرایند واحد، از ضعف های دستور نقش گرای نظام مند است. در دستور نقش و ارجاع با درنظرگرفتن تأثیر رفتار زبانی فعل، دارابودن نگاهی رده شناختی و کشیدن مرزهای دقیق تر بین انواع فعل، این نارسائی ها کمتر به چشم می خورد.

تبلیغات