چکیده

یکی از دغدغه های بشر امروز و حتی دولت ها مسئله فرهنگ و امور فرهنگی است. پرداختن به امور فرهنگی و توسعه فرهنگ متناسب با پیشرفت سایر امور، امری ضروری و غیرقابل اجتناب است. بی توجهی به مقوله فرهنگ، نارسایی در سایر حوزه ها را به دنبال دارد؛ ازاین روست که توسعه فرهنگ در کنار توسعه سیاسی، توسعه اجتماعی و توسعه اقتصادی به عنوان یکی از وظایف حکومت ها به شمار می رود. پیچیدگی جامعه امروز و رشد سرسام آور فناوری، مراکز فرهنگی را وادار می کند که در نحوه ارائة خدمات نیز بازنگری داشته باشند تا خدمات ارائه شده مورد پذیرش و قبول مخاطبان قرار گیرد و از اثربخشی لازم برخوردار باشد. برای بررسی و ارزیابی اثربخشی فعالیت های سازمان فرهنگی به نظر می رسد ارائة تعریف دقیق، درست و قابل سنجش از فرهنگ و سازمان و فعالیت های آن ضروری باشد. این تعاریف کمک می کند فعالیت های انجام شده به درستی با اهداف از پیش تعیین شده در معرض قضاوت و داوری منصفانه قرار گیرد و از اعمال نظرهای شخصی ممانعت کند. این مقاله با هدف شناسایی چالش های ارزیابی اثربخشی فعالیت های فرهنگی در سازمان های فرهنگی کشور تهیه شده است. روش پژوهش مورد استفاده توصیفی است. روش گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای است. تحقیقات نشان می دهد که در عصر کنونی تحولات شگرف دانش مدیریت وجود نظام ارزیابی اثربخشی را اجتناب ناپذیر کرده است؛ به گونه ای که نبود نظام ارزیابی اثربخشی در ابعاد مختلف سازمان فرهنگی، اعم از ارزیابی در استفاده از منابع و امکانات، کارکنان، اهداف و استراتژی ها؛ به عنوان یکی از علائم بیماری های سازمان های فرهنگی قلمداد می کنند.

تبلیغات