آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۹

چکیده

از منظر حکمت، وجود انسانی حاصل پیوندی عمیق میان نفس و بدن است و این دو، در کنار یک دیگر هویت انسان را رقم می زنند. در دوگانه نفس و بدن، نفس جایگاهی به مراتب رفیع تر به خود اختصاص داده و عموم حکمای مسلمان ازجمله ابن سینا در مباحث انسان شناختی خود کوشیده اند تا «نفس» را به عنوان اساس و شالوده وجود انسان مورد شناسایی قرار دهند و جایگاه آن را در منظومه هستی شناسی خویش، تبیین کنند. بدیهی است که به جهت محوریت مباحث «نفس» در نگاه پژوهشگران، نقش و جایگاه «بدن» از مرکز توجه خارج شده و کمتر مورد عنایت و التفات قرار گرفته است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که در اندیشه فیلسوفی چون ابن سینا، جایگاه «بدن» و شناخت آثار و احوال آن به چه میزان در شناخت نفس انسان شایسته توجه و اهتمام است؟پاسخ اجمالی به این پرسش، این است که در نگرش طبیعی و فلسفی ابن سینا، بدون شناخت بدن انسان و خصوصیات آن، شناخت نفس، امری ناممکن می نماید و مباحثی چون تعریف نفس، اثبات وجود نفس، جوهریت و تجرد نفس، مغایرت نفس و بدن، ادراک نفس و اثبات روح بخاری، به مدد شناخت ماده بدنی و از طریق تبیین ویژگی های بدن امکان پذیر است.

تبلیغات