آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۴

چکیده

تلاش انسان برای یافتن حقیقت، از دیرباز چنان گرایشی قوی نمود داشته است. انسان در این راستا با بهره گیری از استعداد و توانمندی های خاص خود به خلق آثاری مبادرت نموده که به زعم برخی اندیشمندان حکایتی ناقص از محسوسات بشری است و چون در فراخنای تقلید و گرته برداری وارد گشته، از واقعیت اصیل که بازتاب حقیقت می باشد، دورمانده است. هرچند چشم انداز معطوف به تقلید در قالب هنر، میل حقیقت گرایی انسان را بی پاسخ می گذارد، اما گریز از شیء پنداری آثار تراویده از ژرفای وجود انسان و آن ها را برآیند وجود موجودی ذی شعور پنداشتن و درنتیجه گشودن راهی از حقیقت به هنر، رویکردی بدیع در این عرصه بشمار می رود که طی آن هنر بستری برای امکان تحقق حقیقت شناخته می شود. گشودن افق های ناشناخته و تحقق مقوله حقیقت نهفته در وجود بشر، در توان او نیست. هنری که این عجز و ناتوانی را آشکار سازد، حیرت و شگفتی از تنهایی در پیمایش مسیر حقیقت یابی را بر خواهد انگیخت. هرچند که بشریت با گسستن تعلقات دروغین، این واقعیت را در ژرفای وجود خویش کشف می کند، اما در عرصات طرح علم به عنوان مقوله ای توانمندساز، این مهم به فراموشی سپرده می شود و التذاذ از آفرینش های هنری به جای مظهریت حقیقت می نشیند. دین به عنوان پاسخی به نیاز ذاتی حقیقت گرایی انسان، به جای توجه و عنایت به مفاهیم، معانی و حقایق را وجهه همت خود قرار می دهد و بدین گونه با هنر به مفهوم مواجهه با حقیقت امور و بازیابی آن در وجود، بستری مشترک می یابد. این رویکرد متعالی معطوف به وارستگی و آزادگی در هدایت قوه خیال به مبادی عالیه که به نفی خودیت و انائیت می انجامد، مبنای نگرش اسلامی به هنر را تشکیل می دهد.

تبلیغات