آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۳

چکیده

"مقالة حاضر مروری است بر مطالعات اندیشمندان غربی در حوزة دین و رسانه‌ها. در این مطالعات ضمن بررسی ابعاد گوناگون تأثیر و تأثر دو نهاد دین و رسانه بر یکدیگر و بر مخاطبان، شمایی کلی از نظریات برندا ایی. براشر، ویلیام‌فور، پیتر هورسفیلد، استوارت ام.هوور و نیک‌کولدری در زمینه ارتباط دین و رسانه در جهان معاصر ارائه می‌شود. برندا ایی.براشر در آثار خود به ارتباط دین و رسانه نگاهی انتقادی دارد و شکل‌گیری عصر صنعتی و جامعة اطلاعاتی را دلایل تحول مذهب به صورت جدید می‌داند. به نظر ویلیام فور خداشناسی (الهیات) تلاشی برای معنا بخشیدن به زندگی است، اما طی نیم قرن اخیر آن را چنان پیچیده کرده‌اند که از هستی و جریان معمول زندگی خارج شده است، در عوض رسانه‌ها در تمام عرصه‌های زندگی حضور دارند تا آنجا که به نظر می‌رسد جای الهیات را گرفته‌اند. وی می‌کوشد راه مواجهه با عصر انقلاب ارتباطی را به کلیسا نشان دهد. پیترهورسفیلد به سازگاری دین و رسانه در امریکا و استرالیا می‌پردازد. وی استرالیای امروز را دنیایی می‌داند که در آن نهادهای مذهبی، بازار کالا و خدمات و رسانه‌ها با یکدیگر ادغام شده‌اند و تنها به خرسندی مشتریان می‌اندیشند. از دید استوارت ام.هوور، منابع سنتی، نمادها، کلیسا، مدرسه، خانواده، جامعه و گروه‌های مرجع با ورود به رسانه‌ها؛ تکمیل، جذب یا حتی دگرگون می‌شوند. رسانه‌ها همزمان محل تبلیغات تجاری وسیع و خدمات امور مذهبی شده‌اند. از سوی دیگر تلاش گردانندگان رسانه‌ها در جهت توسعة روحیة کالایی و ادغام امور مذهبی و رسانه‌ای، منجر به کالایی‌تر شدن رسانه و مذهب می‌شود. نیک‌کولدری در اثر خود «مناسک رسانه‌ها» می‌کوشد مناسک رسانه‌ای را با تأکید بر آثار جامعه‌شناسانی چون امیل دورکیم، تا درون برنامه‌های رسانه‌ای به ویژه برنامه‌های تلویزیونی دنبال کند و اهمیت فضای مناسکی امروز را در تحول مذهبی نشان دهد. به اعتقاد کولدری گرچه نهاد دین می‌کوشد از ابزارهای جدید برای گسترش خود بهره گیرد برای غلبه بر آنها باید تغییراتی در خود ایجاد کند. "

تبلیغات