آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۳

چکیده

متن

و َقَضی رَبُّک الاَّ تعبُدُوا الاّ ایاه وَ بِالوالدَینِ إحسانا إمّا یبلغنّ عندک
الکبر اَحَدُهما او کِلاهُما فَلا تَقُل لهما اُفٍّ وَ لا تَنهرهُم
و قُل لهما قولاً کریم
(سوره اسراء، آیه23)
و خدای تو حکم فرموده که جز او، هیچ کس را نپرستید و به پدر و مادر نیکویی کنید، چنان‌چه هر دو یا یکی از آنها پیر و سالخورده شوند (که موجب رنج و زحمت شما باشند)، زنهار، به آنان کلمه‌ای نگویید که رنجیده خاطر شوند و کمترین آزار به آنها مرسانید و با ایشان به اکرام و احترام سخن گویید.
از دیدگاه کتاب آسمانی قرآن کریم، انسانی به کمال وکامروایی می‌رسد که ازمواهب خداوندی ـ که وجود پدر و مادر از ارزشمندترین آنهاست‌ـ بهره شایان برده با آنها به طور شایسته برخوردکند. در این کتاب، در حدود یازده مورد به طور مستقیم در زمینه حسن سلوک با پدر و مادر و ارج نهادن به مقام منیع آنان، رهنمود ارائه شده است. از جمله آمده است که:
«بیایید حریمهای الهی را برای شما بیان کنم: برای خدا شریک قرار مدهید و به پدر و مادر احسان و نکویی کنید».(1)
مانند این آیه در چند جای قرآن آمده است، که در آنها پس از طرح توحید ویکتاپرستی، از احسان ونیکی به والدین سخن به میان آمده است . در واقع، خداوند دستور داده است که نخست، سبب حقیقی تعظیم شود (یعنی خود او) وآن گاه در مرحله دوم، سبب ظاهری؛ زیرا والدین نوعی شباهت ویا تشبّه به حضرت ربوبی دارند و آن، عبارت است از: ایجاد، پرورش، رحمت ورأفت. با این تفاوت که خداوند، بی‌نیاز مطلق است، ولی والدین، نیازمند مهر و عطوفت می‌باشند.(2)
از طرف دیگر، بی‌وفایی و جفای فرزندان نسبت به پدر و مادر، موجب از میان رفتن عواطف و سردی روابط خانوادگی و بلکه مناسبات اجتماعی می‌شود.
سید قطب هم در این‌باره گفتنیهای زیبایی دارد؛ او می‌نویسد: در این آیات ، ایمان به خدا وخانواده، به هم پیوند خورده ونکویی به والدین، با بندگی خدا ربط داده شده، آن هم با تعبیرهایی عاطفه برانگیز و الهام بخش که وجدان خفته را بیدار می‌کند وعواطف مکنون را به جوش می‌آورد.
زندگی پیوسته در مسیر عادی خود پیش می‌رود؛ همه به آینده توجه دارند وهمه به جوانی و جوانها می‌اندیشند و اهتمام کلی به نسل آینده است، که باید هم، چنین باشد؛ اما انسانها کمتر به گذشته می‌اندیشند وکمتر به فکر پدران و مادران کهنسالند و این بنیان‌گذاران عائله را به بوته فراموشی می‌سپارند. این جاست که کار روان‌شناختی باید کرد.
پدران و مادران به طور طبیعی به فرزندان اهتمام می‌ورزند و احیاناً با جان خود فداکاری می‌کنند وآن‌‌گونه که گیاه سبزِ در حال رویش، تمام وجود دانه‌ای را که از آن رُسته، می‌مکد و شاداب می‌شود واز دانه جز پوستی خشک باقی نمی‌ماند و یا همانند جوجه که از مواد درونی تخم مرغ تغذیه می‌کند و ازآن فقط یک پوسته باقی می‌گذارد. فرزندان نیز، از وجود والدین بهره می‌گیرند وبه رشد می‌رسند، اما از ایشان تنها وجودی فرتوت و بی‌رمق باقی می‌ماند؛ فرزندان این همه فداکاری را فراموش می‌کنند و پیوسته به آینده نظر دارند، به همسر و فرزندان خود می‌اندیشند و پدران و مادران را کم و بیش از یاد می‌برند. قرآن، نیازی ندیده است که پدران و مادران را به نیکوکاری در رابطه با فرزندانشان سفارش نماید؛ چرا که این کار به طور فطری وطبیعی انجام می‌شود؛ مهم آن است که فرزندان به والدین ‌ـ که در معرض نسیانند‌ـ توجه نمایند؛ این حکم قطعی خداوند است (وقضی‌ربک) و جمله «عندک» نیز الهام بخش این نکته است که پدر و مادر پیر در پناه تو می‌باشند و به سبب پیری و ضعف، خواهان حمایتند؛ همان‌گونه که تو خردسال بودی و به سرپرست احتیاج داشتی، اکنون آنان به چنین سرپرستی و مراقبتی نیازمندند.(3)
1. سوره انعام، آیه151.
2. ر. ک، روح البیان، ج 1، ص 172.
3. سید قطب، فی ظلال القرآن، ج4 ،ص2221.

تبلیغات