آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

هدف پژوهش حاضر مقایسه خودارزیابی سرگروه های آموزشی از عمل کرد نظارتی خود با ارزیابی صورت گرفته توسط معلمان تحت نظارت و راهنمایی آموزشی آن ها بر اساس الگوی مفهومی اولیوا و پاولز بود. بدین منظور از میان معلّمان و سرگروه های آموزشی شاغل در نواحی چهارگانه ی شهر شیراز در سال تحصیلی 90 – 1389 به تعداد 8761 معلم و 175 سرگروه آموزشی، نمونه ای به حجم 488 نفر (368 معلم و 120 سرگروه آموزشی) با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب گردید. برای جمع آوری اطلاعات، مقیاس خدمات نظارت و راهنمایی آموزشی ترک زاده و نوروزی (1389) استفاده گردید که پایایی ابزار 80/0 و روایی آن 90/0-63/0، محاسبه و تأیید شد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آماری تی تک نمونه ای، تی مستقل و تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر استفاده گردید. نتایج نشان داد: 1) سرگروه های آموزشی شهر شیراز، عمل کرد نظارتی کلی خود و هم چنین عمل کرد نظارتی خود در ابعاد کمک به معلمان در طراحی آموزش، ارائه آموزش، اداره کلاس درس، ارزشیابی از آموزش، انجام کارهای گروهی و کمک های انفرادی را بالاتر از متوسط و در حد مطلوب، و عمل کرد نظارتی خود در ابعاد کمک به معلماندر طراحی و اجرای برنامه درسی، ارزیابی برنامه درسی، ارزیابی از خود و کمک از طریق برنامه های ضمن خدمت را در سطح متوسط ارزیابی نمودند. 2) معلمان، عمل کرد نظارتی کلی سرگروه های آموزشی و نیز عمل کرد نظارتی آنان در تمام ابعاد ده گانه ی فعالیت های نظارت و راهنمایی آموزشی را پایین تر از متوسط و در حد نامطلوب ارزیابی نمودند. 3) سرگروه های آموزشی عمل کرد نظارتی خود را هم در عمل کرد کلی و هم در تمامی ابعاد ده گانه، به شکلی معنادار بالاتر از ارزیابی صورت گرفته توسط معلمان، برآورد نمودند. 4) بین ارزیابی معلمان از عمل کرد سرگروه های آموزشی در ابعاد سه گانه ی به سازی معلمان، به سازی آموزشی و به سازی برنامه، درسی تفاوت معناداری وجود داشت.

تبلیغات