آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۳۹

چکیده

در حال حاضر، در ادبیات رشد اقتصادی، کارآفرینی اهمیت ویژه ای یافته است، به طوریکه از آن به عنوان موتور توسعه اقتصادی یاد می شود. اما نکته قابل توجه این است که در برخی کشورهای در حال توسعه، نسبت به کشورهای توسعه یافته، سطح کل فعالیت های کارآفرینی بسیار بالاست، در حالی که میزان رشد اقتصادی کشورهای مذکور کم بوده است. به نظر می رسد دلیل تفاوت مذکور، سهم کارآفرینی در فعالیت های مولد یا غیرمولد است. هدف پژوهش حاضر، بررسینقش کارآفرینی مولد و غیرمولددر رشد اقتصادیکشورها است. بدین منظور، از خوداشتغالی به عنوان شاخصی برای کارآفرینی غیرمولد و از نوآوری به عنوان شاخصی برای کارآفرینی مولد استفاده شده است. نتایج حاصل از تخمین الگو رگرسیونی برای شصت کشور منتخب توسعه یافته و در حال توسعه، با روش داده های تابلویی در دوره 2008-1996،بیانگر آن است که خوداشتغالی اثر منفی و نوآوری اثری مثبت بر رشد اقتصادی دارد. از این رو، در پژوهش حاضر، نظریه های شومپیتر و بامول مورد تأکید قرار گرفته و لازمه نیل به رشد اقتصادی بلندمدت، کارآفرینی بر مبنای نوآوری دانسته شده است.

تبلیغات