آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

در تاریخ فلسفه نقش اساسی خیال در ادراک بشری، به عنوان واسطهٔ بین احساس و عقل مغفول مانده است. اغلب خیال وابسته به عالم حس و امری ذهنی و موهوم شمرده شده است. هر چند خیال یکی از اولین قوای نفس است که شناخته شده است اما وظیفه آن تنها حفظ و تمثل محسوسات در زمان غیب آن ها بیان شده است. صدرالمتألهین با اقامه براهین متعدد تجرد برزخی خیال را اثبات کرده و در مراتب سه گانه ادراک، نقشی اساسی و مهم برای خیال تبیین نمود. بنابراین خیال فقط یک خزانه نیست که صور محسوسات را بایگانی کند یا ادراک یک سری تخیلات واهی و کاذب را عهده دار باشد؛ بلکه خیال متکفّل ادراک امور واقعی و حقیقی در عالم خیال می باشد. هرچند ابن سینا بر مادی بودن خیال تأکید کرده و براهینی در اثبات آن ذکر می کند؛ اما دقت و تأمل در کلمات وی ما را به این حقیقت رهنمون می سازد که ایشان در صدد نفی تجرد تام عقلی خیال می باشد که این مورد اتفاق است. افزون بر آن که بعضی بیانات وی نیز ناظر به تجرد خیال می باشد.

تبلیغات