آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶

چکیده

دکارت به خاطر سهمش در اخلاق شهرتی ندارد. اکثر افراد معتقدند که این ضعف بنیادی فلسفه­ی دکارت است؛ چراکه او بر روی متافیزیک و معرفت شناسی متمرکز شده است و به فلسفهی اخلاق و سیاست نپرداخته است. چنین انتقادهایی مبتنی بر بدفهمی چهارچوب وسیع فلسفه­ی دکارت است. شاهد و گواه دکارت در رابطه با اهمیّت عملی فلسفه میتواند در نخستین نوشته­هایش ترسیم شده باشد؛ جاییکه او در موافقت با فیلسوفان سلف خود، هدف فلسفه را «کسب حکمتی که برای رسیدن به سعادت کافی است» مشخّص میکند. جزئیات این دیدگاه کاملاً در نوشته های دوره­ی دوم زندگی دکارت بسط پیدا میکند: مکاتباتش با پرنسس الیزابت، انفعالات نفس و مقدّمه ای بر ترجمهی فرانسوی اصول فلسفه؛ جاییکه او پندار مشهورش از درخت فلسفه را نشان میدهد، بالاترین شاخه­اش، «برترین و کامل­ترین سیستم اخلاقی است که شناخت کامل دیگر علوم را پیش فرض قرار میدهد و همچنین سطح نهایی حکمت است.»

تبلیغات