آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۷

چکیده

این پ ژوهش دیدگاه های پژوهشگران در گستره های ادبیات، زبان شناسی، و آموزش زبان در بارة همکنشی ادبی با گفتمان انسانی را با رویکردی توصیفی، تحلیلی، و تطبیقی تجزیه و تحلیل کرده است. برای رسیدن به این هدف متغیرهای تجربة گفتمان، آثار آموزشی و پژوهشی گفتمان جامع اجتماعی ادبیات، شناخت انسان، منظورشناسی در چارچوب ادبیات و بینامتنی مطالعه شده اند. به کمک کشف الگوهای گفتمانی و منظور شناختی مختلف، استنباط آموزشی و پژوهشی مطالعة حاضر این است که از نظر محققان، گفتمان ادبی دارای نظام خلاق و گسترده ای از رابطه ها، راهبردها و روش شناسی خاصی است که منجر به شناخت جامع تر انسان میشود. تحلیل رویکردهای محققان، رابطة علت و معلولی بین متغیرهای ادبیات و نظام ارتباطی انسان را اثبات میکند. بنابر این، شناخت گفتمان ادبیات، به محقق در شناخت متغیرهای موثر در ارتباط انسانی کمک میکند. شناخت این پدیده ها مبانی تصمیم گیری در فرایندهای آموزشی و پژوهشی در گستره های ارتباطات بین فرهنگی مثل ادبیات، آموزش زبان، تربیت مترجم و ابعاد گوناگون مطالعات انتقادی در گستره های ادبیات، زبان و ترجمه را تحت تاثیر قرار داده و نشان میدهد که بدون توجه به مبانی و مقولات گفتمان منظورشناسی ادبی، تصمیمات مسئولان نظام آموزشی و پژوهشی کارایی لازم را نخواهد داشت. به دلیل این که منظورشناسی ادبی به عنوان گفتمان جامع اجتماعی باعث کشف، گسترش، و رشد و اعتلای امکانات، روش ها، و راهبردهای پژوهشی، آموزشی و یادگیری گشتالتی در این بخش از گستره های علوم انسانی گردیده است و مانع فرایند نا میمون جدایی و عدم ارتباط علوم با یکدیگر میشود.

تبلیغات