آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۵

چکیده

ماهیت علمی ادبیات، به عنوان تجلی شهودی و روانی آدمی، تاکنون به طور کامل بررسی و تحلیل نشده است. اغلب نظریه پردازان ادبی نیز آن را از منظر زیباشناختی مورد توج ه قرار داده اند و از رویکرد های معرفتی و اندیشه زایی ادبیات غافل مانده و گاهی نیز آن را در حد التذاذ نفسانی پایین آورده اند. عد ه ای نیز به تبیین ماهیت اخلاقی ادبیات اکتفا کرده اند. در حالی که در ماهیت و سرشت ذاتی ادبیات دانش ها و معارف ناپیدای هستی شناسانه و عمیقی وجود دارد که به عل ت برجستگی صورت های ماد ی سخن ادبی، اغلب از شناخت آن غافل هستیم. در حالی که میان کارکردهای غریزی ذهن و کارکردهای ادبی و متعاقباً میان احساس و اندیشه انسان با جهان هستی رابطه هماهنگ و تنگاتنگی وجود دارد که از طریق تخیل ادبی این شناخت و ارتباط برقرار می گردد. جلوه های بیانی و سخن ادبی نیز مانند نماد، استعاره، تمثیل، رؤیا و داستان و ... همگی صورت های مختلف معرفتی و اندیشگی ادبیات به شمار می آیند. در این مقاله سعی شده تا ضمن بررسی آراء نظریه پردازان مهم ادبی جهان، مؤلفه ها و مشخصه های علمی و اندیشه زایی ادبیات نیز، شناسایی و تبیین گردد.

تبلیغات