آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۳

چکیده

"میان کودک، ادبیات کودک و نقد این ادبیات رابطه‏اى چند سویه و ژرف برقرار است.نقد ادبیات کودک، آنگاه که متکى بر نظریه‏اى منسجم ودربرگیرنده باشد مى‏تواند بر تعامل این ادبیات و کودک تأثیرى ژرف و گسترده داشته باشد.نظریه ادبیات کودک، اما، از آنجا که ناگزیر از پرداختن به مقولاتى همچون«روش»و«هدف»در ادبیات کودک است.با فلسفه ادبیات کودک، همپوش و به تعبیر این پژوهش یکسان است.از این رو کوشش در تدوین فلسفه ادبیات کودک بنیادى‏ترین وظیفه پژوهشگران در حیطه این ادبیات است.پژوهش حاضر، نخست به روشن کردن موقعیت ویژگى‏هاى ادبیات کودک پرداخته، سپس مهم‏ترین ویژگى‏ها و مسایل فلسفه ادبیات کودک را مطرح مى‏سازد. آنچه در این مقاله عرضه مى‏گردد، در واقع مبانى و بنیادهایى است که گمان مى‏رود.هر فلسفه ادبیات کودک ناگزیر از پرداختن به آن و یا آغاز کردن آن است. "

تبلیغات