ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
۱.

آثار معرفتی فضیلت اخلاقی شکر در قرآن کریم و معرفت شناسی فضیلت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شکر هیجان فضیلت اخلاقی مسئولیت گرایی معرفت شناسی فضیلت گرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۹
قرآن کریم برای فضیلت اخلاقی شکر آثار معرفتی بیان می فرماید. رویکرد مسئولیت گرا در معرفت شناسی فضیلت گرا می تواند پاسخ دهد که چرا چنین آثاری وجود دارد. از معرفت شناسان فضیلت گرا تنها رابرتس است که می توان مقدمات لازم اخلاقی و معرفتی را برای دادن چنین پاسخی از آثار او به دست آورد. من ابتدا تعریفی قرآنی از شکر به دست می دهم. سپس تعریف رابرتس را بیان می کنم و آنگاه این دو تعریف را مقایسه می کنم. در گام بعد تعریفی قرآنی از فضیلت اخلاقی شکر به دست می دهم. سپس تعریف رابرتس را بیان می کنم و آنگاه این دو تعریف را مقایسه می کنم. در گام بعد آثار معرفتی شکر را در قرآن کریم به تفکیک شکر و آیه، شکر و ایمان، شکر و هدایت، شکر و قوای معرفتی و شکر و حکمت بیان می کنم. سپس معرفت شناسی رابرتس و بر آن اساس آثار معرفتی شکر را به اجمال توضیح می دهم. آنگاه آثار معرفتی شکر در قرآن کریم را براساس آرای معرفتی رابرتس تبیین می کنم.
۲.

تغییر و حرکت در فلسفه ابن سینا و ویتگنشتاین متاخر؛ مطالعه تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر حرکت زمان فلسفه تحلیلی فلسفه تطبیقی ابن سینا ویتگنشتاین متاخر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۶
تحلیل و بررسی تطبیقی تغییر و حرکت در فلسفه ابن سینا و ویتگنشتاین متاخر نقطه اتصال و پیوند میان طبیعت و مابعدالطبیعه است. این پژوهش، ضمن بررسی آرای ابن سینا و ویتگنشتاین متاخر در خصوص مساله تغییر و حرکت، تقارن و تشابهات منطقی و همچنین تمایز نظرات این دو فلسفه را نسبت به برداشت و تصویری که هر دو فیلسوف از این منظر داشته اند، تجزیه و تحلیل نموده و به روش تطبیقی مورد بررسی قرار داده تا هم داستانی ایشان در مساله تغییر و حرکت روشن گردد. همان طور که ابن سینا تغییر و حرکت را فرآیندی در مسیر فعلیت یافتن چیزی دانسته - که تاکنون ظرفیتی در آن نهفته بوده - برای رسیدن به تکامل، ویتگنشتاین در پی این است که با تغییر و حرکت، «این نه آنی ها» را به سمت «این همانی ها» سوق دهد، تا در این فرآیند (یعنی انتقال معنا)، بیشترین شناخت منطقی و در نتیجه آگاهی حاصل گردد.
۳.

پدیدارشناسی هرمنوتیکی هنر بزرگ؛ تلاش هایدگر برای عبور از زیبایی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هایدگر هنر پدیدارشناسی پدیدارشناسی هرمنوتیک زیبایی شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۴
هایدگر معتقد است فهم متافیزیکی از هنر و نظریه های زیبایی شناسانه سایه ای سنگین بر نسبت ما با هنر و آثار هنری انداخته است. این موضوع هم به ساحت فهم و درک آثار هنری (در مقام مخاطب) و هم به ساحت ابداع آثار هنری (در مقام هنرمند) تسری یافته است. راهی که هایدگر برای برگذشتن از زیبایی شناسی و حتی فراتر از آن برای عبور از سوبژکتیویسم ارائه می کند، «پدیدارشناسی هرمنوتیکی آثار هنری بزرگ» است. این راه از نظر او یگانه راه نزدیک شدن به ذات هنر است. او در این مسیر پدیدارشناختی به یک دور می رسد. دوری که یک سوی آن حقیقت هنر است و سوی دیگر آن اثر هنری. این مقاله درصدد بررسی این موضوع است که هایدگر چگونه با تحلیل پدیدارشناختی - هرمنوتیکی برخی آثار هنری بزرگ نشان می دهد که می توان پلی پدیدارشناسانه به ماهیت هنر زد و در مسیر کشف حقیقت هنر قدم برداشت. در همین راستا در تلاش است برخی مقومات ذاتی هنر را تشخیص دهد. «رخداد حقیقت در اثر هنری» و «برافراشتن عالم در پرتو اثر هنری» از جمله این مقومات ذاتی است.
۴.

ارزیابی الگوی پاکینگهورن درخصوص سازوکار فعل الهی در جهان طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خداباوری فعل الهی خدای رخنه پوش پاکینگهورن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۲
جان پاکینگهورن (1930-2021) از چهره های شاخص حوزه علم و الهیات است که رویکردی ویژه درخصوص تبیین سازوکار فعل الهی در جهان طبیعی دارد. هدف این نوشتار ارائه شرحی روشن از رویکرد او و بررسی برخی از مهم ترین نقدهای مطرح شده است. خواهیم گفت که برخی از این نقدها یا از سوی خود پاکینگهورن پاسخ داده شده و یا با توجه به مبانی وی قابل پاسخگویی اند. به ویژه، برخلاف باور بسیاری، رویکرد او عقب گردی به مفهوم بدنام «خدای رخنه پوش» نیست. همچنین اشاره خواهیم کرد که گرچه برخی نقدها متوجه نقص یا کمبودی در رویکرد او است، این دسته از نقدها لزوماً رویکرد او را با مشکلی جدی مواجه نمی کند و تنها بر لزوم پیگیری بیشتر رویکرد او صحه می گذارد. به عنوان نمونه، طرح پژوهشی او باید به نحوی گسترش یابد که سازوکار واحدی را برای فعل الهی در دو حوزه بزرگ مقیاس و ریزمقیاس (کوانتومی) ارائه کند. در پایان نقد خود را به رویکرد او طرح خواهیم کرد؛ او علیّت بالابه پایین را سازوکار عاملیّت الهی درنظر گرفته است، در حالی که این نوع از علیّت می تواند تعبیری کاملاً طبیعی گرایانه داشته باشد. بخش مهمی از رویکرد او نسبت به پذیرش یا انکار طبیعی گرایی کاملاً خنثی است و بخش باقیمانده نیز انکار طبیعی گرایی را پیش فرض گرفته است. بنابراین، گرچه الگوی او از جذابیت علمی -فلسفی زیادی برخوردار است، اما اهمیت الهیاتی آن مناقشه پذیر است.
۵.

بررسی آرای رواقی مارکوس اورلیوس مبتنی بر تحلیل آماری کتاب تأملات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رواقیگری مارکوس اورلیوس تأملات اخلاق رنج مرگ اندیشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
در سال های اخیر مکتب رواقی که ماهیتی اخلاقی دارد، به عنوان نوعی شیوه زندگی مورد توجه قرار گرفته است. آراء و باورهای مارکوس اورلیوس که از مهم ترین فلاسفه رواقی است از تنها اثر باقیمانده او یعنی تأملات قابل استخراج است. در این مقاله تلاش شده است تا با بررسی و تحلیل آماری باورهای اورلیوس، میزان اهمیت و تأکید وی بر باورها و عقاید مختلف رواقی معین گردد. با این شیوه می توان تصویری بهتر از باورها و عقاید اورلیوس داشت. آراء و اندیشه های وی در بخش های مختلف شامل جهان شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی و اخلاق تقسیم بندی شده است. هر یک از باورهای او با ارجاع دقیق به جملات خود وی مستند شده و ارتباط میان باورهای مختلف وی از این طریق به خوبی مشخص شده است. با نگاه آماری به کتاب تأملات باید گفت که اورلیوس نه فیلسوف مرگ، بلکه فیلسوف اخلاق و زندگی بوده است و رواقی گری نه فلسفه عزلت و انفعال سیاسی، بلکه مشوقی برای دگردوستی و مسئولیت اجتماعی می باشد. همچنین مشخص می شود که می توان کتاب تأملات را رساله ای در باب تسکین رنج و خشم نام نهاد و رواقی گری را فلسفه ای برای آرامش دانست؛ نه فلسفه ای برای تنهایی و کناره گیری.
۶.

تحلیل نظام علم شناختی فلسفه و مطالعات پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پیشرفت توسعه تعالی حکمرانی نظام علم شناسانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۴
«فلسفه پیشرفت»، ازجمله فلسفه های مضاف و ناظر به یک واقعیت انضمامی و اجتماعیِ است که به دنبال آن است تا چیستی، چرایی و چگونگی پیشرفت را با نگاهی فرانگر عقلانی بکاود. این مهم، با بهره گیری از روش تحلیل عقلی، مورد بررسی و واکاویِ مفهومی، نظری، ساختاری، ارزشی و هنجاری قرار می گیرد. پژوهش پیش رو، به دنبال آن است تا نظام علم شناختی یا مراتب مباحثی که برسازنده فلسفه پیشرفت هستند را تشریح و تبیین کند. این پژوهش، با تحلیل جایگاه علم شناختی فلسفه پیشرفت با دانش رشته های علوم انسانی و علوم اسلامی، می کوشد فرایند علمی پدیدآیی ادبیات پیشرفت را واکاوی و تشریح کند. این مقصود، بااستفاده از روش تحلیل مفهومی و نظری ساختار دانش بر پایه روابط بین مراتب دانش، از زیربنایی ترین مراتب فلسفی و نظری تا روبنایی ترین مراتب انضمامی و عینی انجام شده است. نوآوری پژوهش، آن است که پس از تحلیل مباحث موجود در فلسفه پیشرفت، مراتب دانش های ناظر به بنیادهای ارزشی، فلسفی و علمی پیشرفت را به صورت یک کل یکپارچه از نظام دانشِ تشریح و ترسیم کرده است.
۷.

اخلاق کیفرگرایی از منظر مقاصد شریعت شاطبی و فایده گرایی بنتام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مجازات کیفرگرایی عدالت مقاصدالشریعه فایده گرایی شاطبی بنتام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۴
کیفردهی، توجیه مجازات و نسبت کیفردهی با عدالت از جمله مباحثی مهم هستند که در فلسفه اخلاق و مباحث فقهی مورد توجه اندیشمندان بوده اند. در مقاله حاضر، ابتدا، تعریف کیفرگرایی و هدف از آن بیان شده است. سپس، نظریه های شاطبی و جرمی بنتام در باب مجازات بیان شده اند و پس از بحثی تطبیقی، نظریه بنتام از موضع شاطبی نقد و بررسی شده است. در فایده گراییِ بنتام، کیفردادن به خودی خودی رنج محسوب می شود؛ مگر اینکه نفع آن بر ضرر آن غلبه کند. در مواقعی هم که موجب بیشترین نفع برای بیشترین افراد می شود، مجازات کردن مطلوب است؛ اگرچه موجب بی عدالتی شود. بر مبنای کیفرگرایی شاطبی، مجرم باید مجازات شود. یکی از مهم ترین دلایل آن بازدارندگی مجازات کردن است. اگر در موقعیت هایی نادر هم موجب بازدارندگی نشود، باز هم باید مجازات شود؛ زیرا چه بسا دارای مصالحی باشد که بر ما مخفی هستند. می توان با نظریه کیفرگرایی شاطبی که در قیاس با فایده گرایی کلاسیک رویکردی قاعده محور دارد، نظریه کیفرگرایی بنتام را نقد کرد و اشکال هایی از جمله زیر سؤال رفتن مبحث عدالت در کیفردهی را وارد دانست. در کنار آن، سه تفاوت مهم میان مقاصد شریعت شاطبی با کیفرگراییِ فایده گرایانه بنتام بررسی شده اند که به نوعی قوت و برتری مقاصد شریعت بر فایده گرایی را نشان می دهند. این تفاوت ها عبارت اند از: 1. معیارهای زمانی مصلحت، 2. انحصار لذت فایده گرایان در لذات مادی و جامعیت لذات (مادی و معنوی) در مقاصد شریعت و 3. فرع بودن اعتبار دین بر دنیا در فایده گرایی و تقدم دین بر دنیا در مقاصد شریعت مدنظر؛ به گونه ای که دین اساس و پایه مصالح دیگر است.
۸.

تبیین ماهیت و کارکرد شناخت تأملی از منظر ارنست سوسا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: فضایل فاعلی صلاحیت تاملی شرایط زمینه ای درخوریت اعتمادپذیری فرا-درخوریت منظر شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۲
مقاله حاضر با روش تحلیلی-انتقادی به تبیین ماهیت و کارکرد شناخت تاملی از منظر ارنست سوسا می پردازد. شناخت تاملی،شناختی مرتبه دوم است که فضایل فاعلی نقش اساسی در ساخت آن دارند و این شناخت را به شناختی تماما آگاهانه و قصدی تبدیل می کنند.سوسا با جایگزینی صلاحیت به جای توجیه،شناخت را به باور صادق صلاحیت مند تعریف می کند.صلاحیت تاملی مجموعه ای از ابزارهای برون گرایانه و درون گرایانه است که سوژه را به صدقی قطعی می رسانند.ابزارهای سوژه شامل مهارت های شناختی،شرایط و موقعیت های بیرونی موثر در شناخت و یک سری ویژگی ها،یعنی برخورداری از شرایط زمینه ای، درخوریت، اعتمادپذیری، فرا-درخوریت و منظر شناختی است که با تزریق آنها به فرایند شناختی نهایتا شناخت تاملی را می سازند.این شناخت در علوم مختلف برای ایجاد استانداردها و معیارهای شناختی کاربرد دارد.در این مقاله پس از تبیین ماهیت و ویژگی های شناخت تاملی و اشاره به کاربردهای آن، به برخی از ایرادات وارد بر دیدگاه سوسا می پردازیم. تکیه زیاد به اعتمادپذیری و توضیح مبهم سوسا درباره شناخت تاملی به خواننده القا می کند که این شناخت هنوز تا روشمند شدن فاصله زیادی دارد.هر چند تبیین سوسا از شناخت تاملی شایستگی یک شاخه جدید در معرفت شناسی را دارد.
۹.

ارزیابی و تحلیل دیدگاه ذهنِ بدن مند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهنِ بدن مند ذهن شناخت علوم شناختی کنش مندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۳
این مقاله با نگاهی به رویکردهای نابدن مند به ذهن، به بررسی دیدگاه ذهنِ بدن مند می پردازد. برپایه رویکردهای نابدن مند به ذهن، بدن در شکل گیری ذهن هیچ نقش بنیادینی ندارد. ذهن و بدن دو چیز متفاوت هستند. این تفاوت گاه هستی شناختی و گاه مبتنی بر ویژگی و خصلت است. در این رویکردها، بدن به عنوان بستر، ابزار، تحقق دهنده عصبی، و ظرف نگریسته می شود. دربرابر چنین رویکردی، بدن مندیِ ذهن بر این نظر است که ذهن، ذاتاً بدن مند است. بدن، ذهن را شکل می دهد. ذهن و بدن دو چیز نیستند، بلکه یک چیزاند. مفاهیم، افکار، عواطف و روی هم رفته، حالات و فرآیندهای ذهنی، ازاساس بدن مند هستند. بدین معنی که بدن در شکل گیری آن ها نقش محوری دارد. در این رویکرد، بدن شکل دهنده است و نه بستر یا ابزار. آنچه موید این دیدگاه است، دسته ای از یافته های تجربی و علوم شناختی است. برپایه این یافته ها، مغز، بدن، و محیط پیرامون، باهم سامانه ای پویا را شکل می دهند که ذهن و شناخت پیامدی از این سامانه پویا هستند. این رویکرد تنها بر توضیح یا تبیین صرف مبتنی نیست، بلکه ذهن بدن مند، پیامد رویکردی میان رشته ای است که توسط شواهد و یافته های متعدد تجربی پشتیبانی می شود. باوجوداین، انتقاداتی به این رویکرد نیز وجود دارد. مهمترین انتقادات به ابهام در اصول اساسی، ناکافی بودن شواهد تجربی، عدم توجه به فرایندهای شناختیِ سطح بالا، و تقلیل تمام حالات ذهنی به حالات بدنی، اشاره دارند. در این مقاله می کوشیم تا این دیدگاه را مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهیم.
۱۰.

معانی و کارکردهای تناقض از نگاه سیمون وی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیمون وی تناقض تضاد ناهمگونی سر خوانش متاکسو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۶
نوع مواجهه فیلسوفان با تناقض آنچنان بنیادین و حائز اهمیت است که در تاریخ فلسفه جریان ساز بوده است. سیمون وی از جمله فیلسوفانی است که نگاه متفاوتی به مسئله تناقض دارد. مسئله اصلی این پژوهش مفهوم شناسی تناقض در اندیشه فکری سیمون وی و تبیین جایگاه آن در سیستم فکری اوست. می توان سه معنا از تناقض را در اندیشه سیمون وی یافت. 1. «تضاد» میانِ امور به نحوی که مواجهه قوه ادراکی با آن، انسان را به طرح ریزی مجدد در افکارش وامی دارد. 2. «ناهمگونی» میان دو امری که هیچ معیارِ عقلانی مشترکی در میان نیست. 3. جایی که دقیق ترین کاربرد هوش منتهی به بن بست می شود که از آن به «سِرّ» تعبیر می شود. هریک از معانی تناقض به نحوی می توانند نقش سازنده در رشد و تعالی انسان داشته باشند و به مثابه منطق تفکر و دروازه نیل به حقیقت نقش ایفاء کنند. در پایان سیمون وی تناقض را به مثابه یک واسطه (متاکسو) در نظر می گیرد که امر طبیعی را به امر فرا طبیعی پیوند می دهد و منجر به یک هارمونی و انسجام در عالم می شود. هدف این پژوهش، تقریر منسجم و نظام مند از مفهوم و جایگاه تناقض در نظام فکری سیمون وی با نگاهی توصیفی و تحلیلی است.
۱۱.

فرآیند انتقال معنا در ترجمه از منظر پُل ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ریکور ترجمه هرمنوتیک مهمان نوازی زبانی معنا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۳
ملاحظات متنی و زبانی نظام های معنایی و ساختاری متن ترجمه را نشان می دهند. از سوی دیگر، تعامل و یا عدم تعامل نشانه های متنی زبان مبدا و زبان مقصد می تواند فرآیند انتقال معنا را دچار چالش کند. نوشتار حاضر از اندیشه پل ریکور در باب فلسفه ترجمه نشأت می گیرد. ریکور یکی از فیلسوفان قرن بیستم فرانسه است که اندیشه ورزی اش تأثیر به سزایی بر علوم انسانی گذاشت. شناسایی روابط پیچیده میان ترجمه و هرمنوتیک و اهمیت آگاهی مقدم بر متن به عنوان پیش زمینه ضروری در فرآیند ترجمه به بسیاری از ابهامات در حیطه متن و ترجمه پاسخ می دهد. ریکور با اشاره به تنوع زبانی و فرهنگی، مفهوم «مهمان نوازی زبانی» را به مثابه رویکردی اخلاقی برای ترجمه مطرح می کند که منجر به درکی دوسویه و پذیرش تفاوت ها میان زبان ها و فرهنگ ها خواهد شد. وی به چالش های اخلاقی و فلسفی که مترجم با آن ها مواجه می شود، اشاره کرده و بر این باور است که هیچ ترجمه ای نمی تواند به طور کامل معادل متن مبدا باشد. علاوه بر این، ریکور به مفهوم «سوگ» در ترجمه اشاره می کند که به معنای رها کردن برخی مفاهیم و ساختارهای زبانی است. در این راستا، مقاله به این پرسش های اساسی می پردازد که آیا ترجمه ممکن است یا ناممکن؟ چگونه می توان با چالش های اخلاقی و فلسفی در فرآیند ترجمه مواجه شد؟ مقاومت زبانی چگونه عمل خواهد کرد؟ مفهوم خیانت زبانی و یا مهمان نوازی زبانی در امر برگردان روایت چگونه است؟ در این مقاله برآنیم تا با تکیه بر آراء ریکور به بررسی ابعاد زبانی، فرهنگی و اخلاقی ترجمه بپردازیم و نشان دهیم که فرایند ترجمه چگونه می تواند الگویی برای تفسیر واقع شود و به ایجاد همبستگی میان انسان ها کمک کند.
۱۲.

براهین اتحاد عاقل و معقول در فلسفه افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افلاطون عقل اتحاد عاقل و معقول نفس شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
اتحاد عاقل و معقول آموزه ای است که بیان صورت نهایی فلسفی خود را در فلسفه ملاصدرا بازیافته است؛ اما این اصل به بیان خودِ ملاصدرا و به شهادت متون فلسفی، ریشه در سنت فلسفی یونان باستان دارد. به عنوان نمونه اصل اتحاد عاقل و معقول را می توان نزد افلاطون، ارسطو و حتی پارمنیدس بازشناخت. انئادهای افلوطین سرشار از مباحث مرتبط با اتحاد عاقل و معقول و تبیین و کاربرد این اصل مهم فلسفی هستند. ادبیات پژوهشی در خصوص پیشینه یونانی این نظریه هم اکنون بسیار فقیر است. از آنجا که بررسی سیر تحول تاریخی ایده های فلسفی نقشی مهم در تعمیق شناخت فلسفی و روشن ساختن نسبت های درونی میان نحله های فلسفی دارد، این مقاله تلاش می کند تا مساهمتی در جهت بررسی سیر تطور این اندیشه مهم فلسفی باشد و گام نخست در این راستا، مبرهن ساختن وجود چنین اندیشه ای نزد متفکران پیشین و در این مورد خاص افلاطون، است. بنابراین ابتدا با واکاوی متون مکتوب افلاطون ، دلایل و براهین وی بر این اصل مورد بررسی قرار می گیرند و پس از به دست دادن صورت بندی کلی وی از این اصل، به بررسی این مسئله پرداخته می شود که پذیرش یا عدم پذیرش اتحاد عاقل و معقول چگونه تفاوت های مهم و معناداری در تفسیر و فهم فلسفه افلاطون و نیز دست یابی به فهمی کامل تر از نسبت فلسفه وی با فلسفه ارسطو و فلسفه اسلامی ایجاد خواهد کرد.
۱۳.

نقش و تأثیر کارل مارکس در شکل گیری مفهوم دولت رفاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دولت رفاه دولت رفاه مارکس خدمات عمومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۴
دولت رفاه یکی از مفاهیم مهم حقوق عمومی بوده و اساس حکومت داری مدرن تلقی می شود. هرچند امروزه برخی، دوره دولت رفاه را پایان یافته می دانند و ادعا دارند که جهان وارد عصر دولت فرا تنظیم گر شده است اما واقعیت این است که حتی در دولت های پسا تنظیم گر نیز شاخص هایی از دولت رفاه دیده می شود. بنابراین آشنایی با مفهوم دولت رفاه، مقدمه آشنایی با مفهوم دولت پساتنظیم گر می باشد. اگر به بسترهای شکل گیری دولت رفاه نگریسته شود درمی یابیم که بحران های برخاسته از اقتصاد کلاسیک، کشورهای غربی را واداشت تا مفهوم دولت رفاه را به عنوان راه حلی در سیاست لحاظ کنند. این در حالی است که مارکس سال ها قبل، پیرامون آسیب های اقتصاد کلاسیک تأمل نموده و در این خصوص هشدار داده بود. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که انتقادات مارکس از جوامع لیبرال، چه تأثیری در ظهور مفهوم دولت رفاه داشته است؟ نتایج پژوهش حاضر نشانگر آن است که مفهوم دولت رفاه پس از مرگ مارکس زاده شده و نظریات این اندیشمند در خصوص رفاه با مفهوم دولت رفاه تفاوت هایی دارد اما به نحوی، انتقادات مارکس از جامعه لیبرال، در این روند نقش بسترساز داشته است. این پژوهش به لحاظ هدف بنیادی بوده و ازلحاظ جمع آوری اسناد کتابخانه ای می باشد.
۱۴.

مفهوم تجربه نزد هگل و وایتهد: شناخت و فراشناخت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه هگل وایتهد احساس دیالکتیک صیرورت جهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۵
بحث از تجربه نزد هگل و وایتهد با یک مبنای اساسی و شبیه به هم، مطرح اما در دو مسیر کاملاً متفاوت بسط می یابد. مبنای این دو فیلسوف در مورد تجربه گره زدن بحث از آن به چیستی هستی است؛ هر چند این موضوع نیز به رغم شباهت هایی که میان شان هست، متفاوت می نماید. هگل واقعیت را در صیرورت می داند تا روح به مرحله نهایی خود برسد. بنابراین تجربه را در این ساختار مورد توجه قرار داده و معنا و مفهومی در حوزه شناخت برای آن قائل می شود. وایتهد نیز به صیرورت قائل است اما به روح قائل نیست و هر چه به تجربه دربیاید را واقعیت می داند. بنابراین مفهوم تجربه نزد او از حوزه شناخت بیرون می رود. ما در بررسی و تحلیل تجربه میان این دو فیلسوف با اینکه حضور مبنای مشترک را همه جا می توانیم دریابیم، اما می بینیم در بیشتر موارد این دو از هم متمایز می شوند و این موضوع به علت فهم متفاوت هر یک از تجربه است. ما در تحقیق حاضر سعی کرده ایم با مبنا قرار دادن مفهوم و ویژگی های تجربه میان هگل و وایتهد و با استفاده از آثاری که توانستیم مطالعه کنیم، در پاسخ به این پرسش که: «اگر آنچه از تجربه نزد هگل و وایتهد می توانیم دریابیم را در برابر هم قرار دهیم، چه چیزی به دست خواهیم آورد؟» ضمن نشان دادن وجوه «شباهت» و «تفاوت» را میان این دو فیلسوف به این نتیجه برسیم که «وایتهد در بحث تجربه از هگل عبور کرده است». 
۱۵.

گذار از عدالت اخلاقی به عدالت حقوقی و تعریف جدیدی از دولت سیاسی در فلسفه ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق حق سیاست عدالت طبیعت شهروند دیگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۴
در این مقاله نگارنده سعی در توضیح امری کمتر دیده شده در اندیشه اخلاقی و سیاسی ارسطو را دارد که همان بعد حقوقی است که ارسطو اتفاقاً بین اخلاق و سیاست در جهت پیوند این دو در فصل پنجم کتاب اخلاق نیکوماخوس بیان کرده است. ارسطو در این فصل از عدالت به معنای اخلاقی فاصله می گیرد و با وارد کردن دیگری در نظریه خود به عدالت به معنای حقوقی تحت نظریه حق طبیعی که خود مبتنی بر نظریه طبیعت یونانی است وارد می شود. با این فصل از کتاب مذکور ارسطو معنای قانون، شهروندی و زندگی ذیل دولت سیاسی را کاملا متحول می کند. به نوعی که کاملا سیاست از این لحظه تحت تأثیر حق یا حقوق غیر سوبژکتیو انسان قرار می گیرد و در اینجا ارسطو میان تدبیر منزل، نسبت خدایگانی و بندگی و وضع سیاسی تفاوت ایجاد می کند و سیاست را مکانی برای تحقق بخشی کسب فضایل اخلاقی و تضمین قوانین مبتنی بر عدالت توزیعی و تصحیحی و سایر حقوق طبیعی شهروندان قرار می دهد.
۱۶.

A Disruptive Ontology of Caring Time: overcoming moral harm in care through an emancipatory ethics of time(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Care Ethics Feminist phenomenology of time Feminist philosophy in India Rassundari Devi uncaring time emancipatory ethics of time disruptive ontology of time

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۵
Care ethics emphasizes the incessant nature of the work of care. The other-oriented focus of care work and the asymmetric relation between the one-caring and the cared-for entails a normative commitment to a cyclical conception of living time on the part of the one-caring. Moreover, in care, we must think of the time of the self as intertwined with the time of the other, thus constituting a mutual temporality. However, from the perspective of a feminist phenomenology of time, potential moral harms can be identified in the temporal structure of care, which may cause caring time to degenerate into uncaring time for the one-caring. To avoid such a predicament, it is imperative to develop an emancipatory ethics of time at the heart of the relational ontology of care. I argue that when various modalities of living time in care sediment into a coherentist ontology of time, only then is there a degradation into uncaring time. To positively reconstruct a radical notion of caring time, we must build a disruptive ontology within our conception of caring time, which highlights the significance of rupture, dissonance, disruption, and distortion within the everydayness of care. The argument in the paper serves a normative purpose since it draws our attention to what we owe morally to the one-caring in terms of their time. My analysis weaves together care ethics, feminist phenomenology and feminist writing from India through a philosophical engagement with Amar Jiban by Rassundari Devi.
۱۷.

وجدان اخلاقی از دیدگاه علامه محمدتقی جعفری: بررسی معرفت شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: وجدان اخلاقی علم حصولی وجدان علم حضوری وجدان ارزش معرفتی وجدان نسبی گرایی اخلاقی علامه محمدتقی جعفری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۸
درباره وجدان از ابعاد مختلف معناشناختی، هستی شناختی و معرفت شناختی، و در معرفت شناسی وجدان از مباحث متعددی از جمله معرفت وجدان به حسن و قبح اخلاقی می توان بحث کرد. اینکه آیا می توان وجدان را یکی از راه های شناخت احکام اخلاقی دانست؟ ویژگی های معرفت وجدان اخلاقی چیست و چه تفاوتی با معرفت عقلی دارد؟ اقسام آن کدام است و از چه اعتبار معرفتی برخوردار است؟ این مقاله با استفاده از آثار و اندیشه های علامه جعفری و با روش توصیفی تحلیلی به پاسخ سؤالات مذکور پرداخته و به این نتایج دست یافته است که وجدان یا همان نفس انسانی است و یا یکی از قوای نفس. در صورت دوم، یا قوه تحریکی مراد است یا قوه ادراکی. در صورت دوم، معرفتش یا حصولی است و یا حضوری. در صورت حصولی بودن، اگر مطابق با واقع باشد، معتبر است و در صورت حضوری بودن به دلیل اتحاد عالم با معلوم، خطا در آن ناممکن است. معرفت وجدان، هرچند شخصی است اما به دلیل صدور احکام کلی برخاسته از سرشت مشترک همه انسان ها، به نسبی گرایی اخلاقی منتهی نمی شود.
۱۸.

صوری سازی منطقی برخی احساسات خلاف واقع(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساسات خلاف واقع گناه شرم سیستم های چندعاملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۳
احساسات خلاف واقع، مانند گناه و شرم، رفتار انسان را در تلاقی دنیای اجتماعی و اخلاقی شکل می دهند. چنین احساساتی این امکان را برای افراد فراهم می سازند تا با اندیشیدن به آنچه می توانست رخ دهد در برابر آنچه رخ داده، انتخاب های خود را مورد سنجش قرار دهند. سپس، با تامل در اینکه چگونه گزینه های دیگر می توانستند به نتایجی متفاوت ختم شوند، در پی اصلاح رفتار خود برمی آیند. در این مقاله چارچوبی منطقی برای صوری سازی این احساسات در حوزه هوش مصنوعی و سیستم های چندعاملی ارایه شده است. برای این منظور، نحو و معناشناسی طراحی شده که رفتار یک عامل را به دانش، هنجارها و معیارهای او گره می زند و از این راه، احساساتی چون گناه و شرم را به خوبی بازسازی می کند. این پژوهش، زمینه ای برای طراحی سیستم های هوشمندی فراهم می آورد که بتوانند پیچیدگی های انسانی و اصول اخلاقی جامعه را درک کرده و با آنها همگام شوند.
۱۹.

نگاهی هستی شناسانه به «اصل عدم قطعیت» بر اساس حرکت جوهری صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: نظریه ی کوانتوم اصل عدم قطعیت غیرجایگزیدگی حکمت صدرایی حرکت جوهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۵
چکیده: نظریه ی کوانتوم یکی از مهم ترین نظریات مطرح شده در فیزیک مدرن طی یک قرن گذشته بوده که به لحاظ تأییدات و پیش بینی های تجربی به خصوص در دنیای میکروسکوپی بسیار موفق عمل کرده است؛ اما در کنار این موفقیت ها به شدت با چالش های فلسفی ناشی از اصول و پیش فرض های خود درگیر بوده است. از جمله مهم ترین این اصول، اصل عدم قطعیت هایزنبرگ است که تا کنون پژوهش ها و نظریه پردازی های بسیاری راجع به تفسیرهای مختلف از آن و یا مبانی فلسفی مربوط به آن اختصاص یافته اند. نوشتار حاضر، پس از بیان کوتاهی پیرامون تفسیرهای متفاوت از اصل عدم قطعیت، به دنبال توضیحی هستی شناسانه از این اصل مبتنی بر حرکت جوهری در فلسفه ی صدرایی می باشد. به نظر می رسد ویژگی غیرجایگزیدگی اشیاء کوانتومی می تواند حلقه ی واصل بین عدم قطعیت کوانتومی در سطح رویین اجسام طبیعی، و تغییر ذاتی ناشی از این حرکت در سطح بنیادین آنها باشد.
۲۰.

The Socio-Political Performances of Care: women activists in Tanzania push for the increase of Tanzanian girls’ age of consent from fifteen years to eighteen years(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Care-work Young-mothers Tanzania's Constitution Africa Gender Based Violence Women's Rights

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۳
Performative care for victims of gender-based violence in Tanzania through established socio-cultural gendered policies that reinforce the disproportionate care labor that women activists carry. Women's rights activists historically sustain the care labor of protecting young girls from various forms of abuse and violence, in Tanzania, this abuse is embedded within Tanzania's constitution under the Law on Marriage Act of 1971, sections 13 and 17 that upholds the age of consent for Tanzanian girls at fourteen years or fifteen years respectively. In this chapter, I address the cost of harmful cultural or religious practices that sustain and reinforce violence against young girls in Tanzania. I explore the challenges of navigation justice in systemic heteropatriarchal societies and the exhausting but rewarding care burden of protecting young girls by women's rights activist groups or legal civil society organizations. My work adds to the voices of activists, scholars, victims, and survivors to explicitly emphasize the dangers that young girls face in societies that see children as objects for masculine domination and pleasure.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان