ایمان

ایمان

ایمان آذر 1322 شماره 3

مقالات

۱.

منطق ربط و سلب لزوم در شرطی سالبه ی کلیه

نویسنده:

کلید واژه ها: تثلیث توماس آکوئینی زیبایی متعالی زیبایی جسمانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق صوری سنتی منطق ارسطویی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق صوری سنتی منطق ارسطویی منطق عالم اسلام
تعداد بازدید : 722 تعداد دانلود : 608
نگارنده در مقاله ی دیگری در تحلیل شرطی های سالبه ی کلیه، با فرمول بندی عبارات ابن سینا نشان داده است که به تحلیل ابن سینا ایراد صوری مهمی وارد است و تلاش های ابن سینا در پاسخ به آن، پذیرفتنی نیستند. او به کمک تحلیل ابن سینا از موجبه ی کلیه، پاسخ دیگری به ایراد مورد نظر یافته، اما نشان داده است که این پاسخ نیز توان دفع ایراد را ندارد. در پایان، وی حل نهایی مساله را، به عنوان مساله ای باز، فراروی پژوهندگان قرار داده است. اکنون در این مقاله، نشان می دهیم که ایراد تحلیل های آن مقاله در تابع ارزشی گرفتن شرطی است و با تبدیل آن به شرطی ربطی، ایراد مرتفع می گردد. البته کاربرد شرطی های ربطی هرچند در سالبه ی کلیه ی لزومی با کامیابی همراه است، در تحلیل موجبه ی جزییه لزومیه با دشواری هایی روبه رو است. نشان می دهیم که با استفاده از تفکیک «لزومی حقیقی» و «لزومی لفظی» (که یکی از مهم ترین نوآوری های ابن سینا است) و با وارد ساختن «امکان مقدم» در تحلیل موجبه ی کلیه ی لزومیه، این دشواری ها را می توان پشت سر گذاشت.
۲.

تناظر عالم صغیر و عالم کبیر از نگاه حکیم افضل الدین کاشانی

کلید واژه ها: افلاطون مثل افلاطونی جدال صورت اعلی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان نظری
تعداد بازدید : 99 تعداد دانلود : 642
مکانت رفیع و بی بدیل انسـان در هـرم هستی و سیادت و سروری بلامنازع او بر مجموعه ی کائنات همواره در کانون توجه مکاتب الاهی و اندیشمندان جوامع مختلف بشری واقع گردیده، به گونه ای که به رغم جرم و جثه ی صغیرش، از حیث توانمندی ها و قابلیت های وجودی، مضاهی عالم کبیر، بلکه روح آن قلمداد شده است. پیشینه ی تقریر نظام مند نظریه ی تناظر عالم صغیر و عالم کبیر در تاریخ فکر و فرهنگ بشری، به فلاسفه ی یونان باستان، و در حوزه ی اسلامی، به اخوان الصفا باز می گردد. حکیم افضل الدین کاشانی نیز در زنجیره ی بزرگان سنت عقلانی اسلامی و حکمای الاهی، از زاویه ای متفاوت، که سخن او را ممتاز از پیشینیان می سازد، به طرح این اندیشه پرداخته است. تناظر انسان و جهان از نگاه حکیم کاشانی از کمال آن دو جدا نیست. کمال عالم به معقول شدن نزد نفس ناطقه و کمال نفس ناطقه در دانایی به صور معقول است و ثمره ی دانایی وصول به لقای الاهی است. چنان چه طبیعت کامل انسان استعداد ویژه ی خود یعنی خرد را بارور سازد، با ادراک صور معقول و کلی موجودات، حقایقِ همه ی آن ها را به نحو بساطت در خود منطوی می یابد و با رجوع به حقیقت مطلق عالم، سلسله ی هستی را بدو باز می رساند. کُنش و کارکردی چنین فراگیر و توانمندانه، جز با عقیده به دارا بودن قابلیت های همه ی اصناف و مراتب خلقت و تطابق و تناظر انسان با جهان، متصور و پذیرفتنی نیست. تضاهی عالم صغیر و عالم کبیر در اندیشه ی افضل الدین، در دو سطح و ساحت مطرح است: کلی و جزیی. در ساحت نخست، انسان و جهان متناظراً دارای کلیه ی مراتب هستی ـ بر اساس میزان آگاهی و پیدایی ـ قلمداد شده اند. این مراتب از حق نشات گرفته و در نهایت بدو بازمی رسند. در ساحت دوم، سخن از اندام وارگی جهان است. در این مقام، انسان و جهان از دو حیث جسمانی و نفسانی، در شکل، ماهیت و کارکرد، جزء به جزء با یک دیگر مطابق و متناظر فرض شده اند. در این مقاله کوشیده ایم پس از ارائه ی گزارشی کوتاه از پیشینه ی تاریخی این موضوع بر پایه ی دیدگاه ممتاز حکیم کاشانی در باب ارتباط وثیق خودشناسی و جهان شناسی، نظریه ی تناظر عالم صغیر و عالم کبیر در نظام فلسفی او را بررسی کنیم.
۳.

دلالت معجزه از دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی

کلید واژه ها: حدوث زمانی نهج البلاغه ملاصدرا حدوث عالم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی معتزله
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات متکلمین
تعداد بازدید : 113 تعداد دانلود : 570
در این مقاله دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی در باب مدلول معجزات بر اساس روش شناسی خاص او بررسی می شود. عبدالجبار طریق مشهور متکلمان در دلالت معجزه بر صدق ادعای پیامبر، یعنی تمسک به حکمت الاهی را پیش گرفته، اما طرح این دلالت در قالب دلالت وضعی و پرداختن نظریه ای به نام «مواضعه» کار وی را از سایرین متمایز نموده است. این تلاش وی در جهت نشان دادن معقولیت معجزه بسیار کارآمد به نظر می رسد. هم چنین وی بر خلاف سایر متکلمان مسلمان، دلالت معجزه را گسترده تر از تصدیق ادعای پیامبر دانسته و آن را به وجود خدا و صدق تعالیم پیامبران نیز بسط و توسعه داده است.
۴.

مفهوم زیبایی نزد توماس آکوئینی

کلید واژه ها: ایده آلیسم مثل کلیات تجریـد ادراک عقلی مشاییان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری گروه های ویژه هنر و فلسفه
تعداد بازدید : 46 تعداد دانلود : 298
توماس آکوئینی (1225 - 1274 م) در بخش های متعددی از کتاب های خود، به بررسی مفهوم زیبایی پرداخته است. او این اشارات را به صورت پراکنده و ضمنی مطرح کرده و کتاب یا فصل مستقلی در این خصوص تالیف نکرده است. اگرچه او بسیاری از تصوراتش در باب زیبایی را از پیشینیان خود اقتباس کرده، آنها را به روش خود و در راستای نظریاتش درباره ی وجود و معرفت تفسیر کرده است. بحث از زیبایی در اندیشه ی آکوئینی در دو ساحت زیبایی متعالی و زیبایی محسوس مطرح می شود. تعریف زیبایی و بیان مشخصه های آن، بررسی مساله ی ادراک و تجربه ی زیبایی شناختی و بحث از نسبت زیبایی با صفات متعالی، به ویژه نسبت زیبایی با خیر، عناصر اصلی نظریه ی آکوئینی درباره ی زیبایی را تشکیل می دهد. در این مقاله، ضمن برشمردن عناصر اصلی مفهوم زیبایی نزد آکوئینی، نشان داده می شود که زبان فلسفی وی در اینباره اگرچه بنیادی ارسطویی دارد، از صبغه ی افلاطونی برخوردار است. به علاوه، اعتقادات مسیحی توماس قدیس در نظریه ی او دربارهی زیبایی تاثیرگذار بوده است.
۵.

جدال افلاطونی

نویسنده:

کلید واژه ها: فیض صادر اول حکمت اسلامی ولایت تکوینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 431 تعداد دانلود : 94
جدال (دیالکتیک) بنیادی ترین و اساسی ترین مفهوم در نظام فلسفی افلاطون، اعم از هستی شناسی و معرفت شناسی است. دیالکتیک را افلاطون از سقراط به ارث برده است و چنان که در این مقاله اشاره خواهد شد، تغییر و تحولی اساسی در آن ایجاد کرده و آن را از روش سقراطی صرف به مقام و مرتبه ی فلسفه و دانش ارتقا داده و فلسفه را با آن، رنگ و لعابی دیگر بخشیده است. این نوشتار معانی جدال را در محاورات افلاطونی بازخوانی می کند و همه ی آن ها را در ذیل امر ایده آل افلاطونی قرار داده، به بازتعریفی کلی از جدال می پردازد که با همه ی معانی آن در آثار افلاطون، جمع شدنی است.
۶.

مطالعه تطبیقی « حدوث عالم » در حکمت صدرا و نهج البلاغه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : 874 تعداد دانلود : 902
در این مقاله، حدوث عالم در حکمت صدرا با مطالب نهج البلاغه مقایسه شده است. به این منظور، کتب فلسفی و تفسیری صدرا مطالعه و آرای او درباره ی حدوث عالم جمع آوری شده است. هم جنین مطالب نهج البلاغه در رابطه با حدوث عالم مورد بررسی قرار گرفته است. سپس با مقایسه آرای صدرا در مورد حدوث عالم با مطالب نهج البلاغه، این نتیجه به دست آمده که آرای بیان شده با مطالب نهج البلاغه از جهات زیادی هم خوانی دارد: در نهج البلاغه ویژگی هایی مانند زمان داشتن، مکانمند بودن، حرکت داشتن و متغیر بودن برای پدیده ی حادث مطرح شده است که می تواند مبنایی باشد برای تفسیر حدوث جهان، آن گونه که ملاصدرا به آن پرداخته است.
۷.

مشاییان و نظریه های تجرید

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : 227 تعداد دانلود : 286
در این مقاله، اثبات می شود تئوری مشائیان مسلمان در خصوص نحوه ی ادراک کلیات، نظریه ی تجرید نیست، بلکه ایشان تنها عامل موثر در ادراک عقلی را می توانند افاضه ی عقل واهب الصور لحاظ کنند و تفوه ایشان به نظریه ی تجرید، ناشی از نداشتن توجه کافی یا ناشی از تنگناهای زبان است. سپس مشخص خواهد شد که لازمه ی این سخن اولاً پذیرش نظریه ی مثل از سوی ایشان خواهد بود و ثانیاً موجب پذیرش نوعی ایده آلیسم مشابه به ایده آلیسم مالبرانش و بارکلی می گردد.
۸.

مسأله فیض در حکمت اسلامی : بحثی در باب مسأله صدور «فیض» و نسبت آن با حقیقت محمدیه

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : 962 تعداد دانلود : 638
از نگاه حکیمان مسلمان، خداوند تنها وجود بخش هستی است. از آن جا که هستی از خدا فرا نمی گذرد و جز او همه چیز هیچ است؛ پس برای خداوند، هدف و غرضی مگر ذات خود او نیست و از آن روی که ذات هستی پیوسته و همیشه بوده، فاعلیت او نیز همیشگی و جاودانه است. این ویژگی را «فیض» خداوند می نامند. از آن جا که خداوند مراتب عالی توحید ذاتی و صفاتی را داراست، بسیط و بی تکثر است. نخستین صادرش بیش از یکی نیست و این، نخستین خلیفه واسطه ی تداوم فیض او بر دیگران است و به دلیل این که فیض دائم است، واسطه نیز چنین می باشد. بنابر متون دینی و نوشته های دانشمندان حوزه ی دین، نخستین صادر که صلاحیت واسطه شدن میان خلق و خالق را داشته باشد، حقیقت محمدی(ص)، نور اهل بیت(ع) و در عصر حاضر امام زمان(عج) است. مستند و برهانی ساختن پیش فرض ها در این موضوع، نیازمند بررسی دقیق آموزه ی فیض از نظر لغت و اصطلاح(عرفان و فلسفه) و در آینه آیات و روایات است. همین طور، فهم دقیق واسطه ی فیض و تطبیق آن بر وجود حضرت حجت(عج) نیز به بررسی تاریخچه و سیر بحث و معانی صحیح واسطه بودن نیاز دارد. تفکیک درست حوزه ی براهین انسان کامل، غایت مندی و واسطه در فیض، که هر سه برای اثبات وجود و استمرار امام(ع) اقامه شده و نیز پاسخ به اشکالاتی که متوجه این براهین است، استحکام و کارآمدی چنین براهینی را بالا می برد. چنان که جست و جوی نظایر این براهین در کلام و فلسفه غرب، به همگانی شدن آن کمک می کند.