آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۸

چکیده

هر قدر نظام آموزشی بهتر و بیشتر بتواند توانایی های بالقوه کارکنان را به فعل درآورد نه تنها، انسان در خود اعتبار و ارزش والاتری می بیند بلکه جامعه نیز بر او ارج بیشتری می نهد و این خود از هر جهت تقویت کننده ی روح و روان انسان است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی ابعاد و مؤلفه های نظام آموزش اثربخش برای مدیران دوره ی ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران است. پژوهش حاضر از نوع کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد (خودظهور) انجام شده است. جامعه آماری شامل صاحبنظران حوزه ی علوم تربیتی و مدیریت آموزشی، در حوزه ی آموزش و پرورش است که شیوه انتخاب آن ها هدفمند از نوع گلوله برفی بود. در مجموع با 30 نفر متخصص و دست اندرکار حوزه ی آموزش و پرورش، مصاحبه به عمل آمد. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختارمند تا رسیدن به نقطه اشباع نظری و حداکثر اطلاعات ادامه یافت. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی با استفاده از نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. که در قالب الگوی مفهومی بدین صورت شکل گرفت: شرایط علی (رهبری و خط مشی گذاری، ساختار مدیریتی)، مقوله اصلی (آموزش اثربخش)، شرایط زمینه-ای (مدیریت اجرایی)، شرایط مداخله گر (الزامات اجرایی)، راهبردها (طراحی آموزشی، برنامه ریزی آموزشی) و پیامد (ارزشیابی و پایش) است که به عنوان ابعاد آموزش اثربخش نقش مهمی در تحقق رسالت مدیران مدارس ایفا می کنند. در نهایت نیز بر مبنای یافته ها و نتایج به دست آمده، رهنمودهایی برای عملی شدن برنامه ارائه شده است.

تبلیغات